چکیده:
فرزندپروری پس از طلاق یکی از تکالیف حساس پیش روی والدین مُطلقه، و از عوامل مؤثر در سلامت روانی فرزندان به شمار میآید. هدف از این مطالعه کشف و تبیین تجارب زیسته والدین از هموالدگری پس از طلاق است. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه والدینی بود که تجربه فرزندپروری پس از طلاق را داشتهاند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع داده استفاده شد که با استفاده از نمونهگیری هدفمند تعداد 12 نفر (زن، مرد) انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. دادهها به روش هفت مرحلهای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل منجر به شناسایی پنج مضمون اصلی «رابطه والدین در فرزندپروری، پاسخگویی در فرزندپروری، نظارت در فرزندپروری، چالشهای والدین در فرزندپروری، آسیبهای اجتماعی –روانی» شد. نگرش والدین به فرزندپروری پس از طلاق به جای هموالدگری متمرکز بر حذف نقش والدی طرف مقابل بوده، همانگونه که نقش همسری طرف مقابل پس از جدایی حذف شده است.
Parenting after divorce is one of the most sensitive tasks for divorced parents and is one of the effective factors in children's mental health. The purpose of this study is to explore and explain parents' lived experiences of co-parenting after divorce. This study was performed qualitatively using Descriptive phenomenology method. The study population included all parents who had parenting experience after divorce. In this study, data saturation criterion was used to determine the sample size. Using purposive sampling, 12 people (female, male) were selected and interviewed semi-structured. Data were analyzed by Colaizzi seven-step method. The results of the analysis led to the identification of five main themes: The relationship between parents, accountability, supervision, parental challenges and Social-psychological harms in parenting. Parents focused on eliminating the other co-parent as a parental figure – just as their role as a spouse was eliminated after divorce – rather than concentrating on the task of parenting.
خلاصه ماشینی:
هر چند اين انتظار که والدين بتوانند علي رغم زوجيت ناموفق ، بعد از طلاق هم والدگري خوبي داشته باشند کمي غير قابل قبول به نظر مي رسد اما تحقيقات نشان مي دهد که سلامت فيزيکي ، احساسي و ذهني فرزندان تحت تأثير سبک فرزندپروري قرار مي گيرد (بلک استون و هيل ، ٢٠٢٠).
رابطه والدين در فرزندپروري : يکي از مضامين اصلي اين پژوهش رابطه والدين در فرزندپروري بود که شامل زيرمضمون هاي ملاقات ، گفت وگوي والدين ، همکاري ، احترام و نحوه ارتباط با فرزند (هنگامي که حضانت با والد ديگر است ) مي باشد.
(مشارکت کننده ٩) وقتي والدين بعد از جدايي هم والدگري را به عنوان سبک فرزندپروري انتخاب نکنند، نمي توانند به اين نيازهاي فرزندشان (که نياز به ارتباط با هر دو والد، برنامه ريزي براي وقت دکتر و درمان و يا حتي موارد اورژانسي است ) پاسخ دهند: «پارسا تشنج کرد.
در اين پژوهش جاي خالي آموزش والدين مطلقه براي آشنايي و انتخاب سبک فرزندپروري مبتني بر هم والدگري در بين مشارکت کنندگان مشاهده مي شود.
از سوي ديگر با توجه به اينکه مسئله داشتن يا نداشتن حضانت فرزندان عامل مهمي در نحوه نگرش والدين به تجربه فرزندپروري بعد از طلاق است و از مشارکت کنندگان در پژوهش تنها ٣ مورد فاقد حضانت بودند در تعميم نتايج به نمونه هاي ديگر بايد احتياط کرد.
Nikbakht & Pashaei Sabet & Bastami 5.