چکیده:
از جمله موضوعات قابل طرح ذیل طرح تمدنی در اسلام، تبیین جایگاه ظهور در متن تاریخ است. با فرض اینکه تاریخ انسان در نهایت، واجد وصف تکاملیافتگی خواهد بود با این پرسش مواجهیم که: آیا سیر تاریخ انسان، سیری تکاملی است یا خیر؟ بررسیهای استاد مطهـری، بهویژه در زمینه فلسفه تاریخ، میتواند برای پاسخگویی به این پرسش راهگشا باشد. در بخش نخست، مستند به آرای استاد مطهری، تکاملیبودن سیر تاریخ مبتنی بر اصل علیت عمومی، بعد الهی تاریخ و تحلیل حق و باطل توضیح داده شده است. در ادامه ضمن بیان مولفههای واقعگرایی در تفسیر تاریخ، به برخی اشکالات که در برابر سیر تکاملی تاریخ مطرح میشود پاسخ داده شده و در نهایت با توجه به تاکید استاد مطهری بر نقش انسان در سازندگی تاریخ، امکانات انسانی تکامل تاریخ معرفی شده است.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان بررسي جايگاه مهدويت ، و به صورت کلي موعودگرايي، در طرح تمدن اسلامي از منظر فلسفۀ تاريخ موضوعي مهم و اساسي است و آنچنان که بايد و شايد اهل انديشه و نظر به آن توجه نکرده اند.
البته اين ديدگاه تکاملي به جريان تاريخ مختص مطهري نيست و برخي انديشمندان ديگر حتي متفکران غربي نيز با نگاه تکامل به تاريخ مينگرند (ادواردز، ۱۳۷۵: ۲۵؛ استنفورد، ۱۳۸۴: ۴۸).
با اين حال ويژگي برجسته ديدگاه مطهري آن است که وي نه تنها انتهاي تاريخ را واجد صفت تکامل يافتگي ميداند، بلکه مسير تاريخ را نيز در جهت بسط حق مسيري تکاملي معرفي ميکند.
٤. مباني نظري سير تکاملي تاريخ همچنان که گفتيم ، مطابق ديدگاه مطهري، ٜهور موعود و پيروزي نهايي اهل حق را نبايد حادثه اي دانست که با ديگر حوادخ تاريخ مرتبط نيست ، بلکه ٜهور موعود، نتيجۀ سير مداوم تاريخ است .
۵. مؤلفه هاي واقغگرايي در تفسير تاريخ با وجود آنچه به عنوان مباني نظري تکامل تاريخي انسان برشمرديم ، برخي واقعيت هاي تلخ تاريخي انکارناپذير است ؛ مانند اينکه بسياري از اهل حق در قيام خود براي اقامه حق و عدل آنچنان که بايد موفق نبوده اند و اغلب حاکميت ها از آن اهل باطل بوده و به همين دليل اهل باطل در راه گسترش و تحقق حق و عدل مانع تراشي کرده اند.
پيروزي نهايي، حاصل تلاػ تاريخي اهل حک بيان قرآن دربارٔە پيروزي نهايي اهل حق و ٜهور منجي و تشکيل جامعه مهدوي به گونه اي است که گويا همۀ اهل حق در طول تاريخ در اين پيروزي سهيم بوده و نقش داشته اند.