چکیده:
مناقشات جزئی ذاتی از فرآیند انتخابات هستند که ممکن است در هر مرحله از فرآیند چرخه انتخاباتی روی دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی شباهت و تفاوت سازوکارهای به کار گرفته شده در حل و فصل مناقشات پساانتخاباتی ریاست جمهوری کنیا 2017، افغانستان 2009 و ایران 1388/2009 است. سنت و استراتژی مقایسه در این پژوهش به ترتیب، کیفی، توصیف عمیق و مورد محور با N کوچک بوده است. براساس یافته های پژوهش، سیستم و رویکرد غالب در حل و فصل در کشورهای کنیا و افغانستان، تلفیقی؛ به معنای به کارگیری ترکیبی از سازوکار های رسمی/ دولتی و غیر رسمی/غیر دولتی است، در حالی که در ایران، سیستم و رویکرد غالب، رسمی است و کاربردی از سازوکارهای غیررسمی حل و فصل مناقشه به رسمیت شناخته نشده است. استفاده از سازوکارهای رسمی در هر سه کشور، از جمله شباهت های یافت شده در آن ها بوده است، با این تفاوت که در موارد کنیا و افغانستان به کارگیری این سازوکارها منجر به پذیرش درخواست کاندیداهای معترض و در نهایت، حل و فصل مناقشه شده اما در ایران، درخواست کاندیداهای معترض رد شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد، اصلاح قوانین و نهادهای مدیریت انتخاباتی با تمرکز بر موضوع حل و فصل مناقشات احتمالی با «درس آموزی» از موقعیت های مناقشه آمیز گذشته می تواند به ایجاد ساز و کارهایی جدید اعم از رسمی و غیررسمی و یا مکمل منتج شود که به طرفین مناقشه اجازه می دهد تا مناقشه به گونه ای سازنده، منصفانه و خلاقانه و سریع تر حل و فصل شود.
This research aims to identify and describe similarities and differences of mechanisms used to resolve three post-election disputes of presidential elections of Kenya 2017, Afghanistan 2009 and Iran 2009. Tradition and comparative strategy in this study were qualitative-in-depth and case-oriented with n, respectively. To achieve this benchmark, a researcher-made conceptual framework has been used, as well as the library-documentary method to collect the data. Based on the findings of the study, the system and the dominant approach in resolving the presidential election disputes in Kenya and Afghanistan is integrated, i.e. the use of a combination of official/governmental and non-official/non-governmental mechanisms. While in Iran, the dominant system and approach is formal/governmental, and no application of informal/alternative dispute resolution mechanisms has been recognized. Moreover, the formal mechanisms used in all three comparisons has been included in the similarities found them, with the difference that in Kenya and Afghanistan, the application of these mechanisms has led to the acceptance of requests of protester candidates and ultimately to the resolution and end of disputes. While in Iran, the protester candidates’ requests have been rejected.The current comparative analysis indicates that reforming electoral management laws and institutions with the specific function of resolving potential disputes in an electoral cycle with “learning” from the previous controversial situations may lead to the creation of new mechanisms, including formal, informal or complementary. These mechanisms allow the parties of the dispute to resolve the dispute more constructively, fairly, creatively and rapidly through cooperative actions.
خلاصه ماشینی:
بررسی پیشینۀ پژوهش های انجامشـده دربـارٔە موضـوع پـژوهش حاضـر نشـان مـی دهـد کـه پژوهشگران، به موضوع سازوکارهای حل وفصل مناقشات انتخاباتی ــنسـبت بـه ابعـاد دیگـر فراینـد انتخاباتی ــ توجه کمتری داشته اند؛ ازاین رو، مقالۀ حاضر بـا تمرکـز بـر سـه مـورد مناقشـۀ انتخابـاتی ریاست جمهوری در کنیا ۲۰۱۷، افغانستان ۲۰۰۹، و ایـران ۲۰۰۹/۱۳۸۸ و بـا بهـره گیـری از روش تحلیل مقایسه ای کیفی ، کوشیده است با شناسایی سازوکارهای به کاررفته در این سـه مـورد، بـه رفـع کاستی های نظری و تجربـی (بـه ویـژه در مـورد ایـران) در ایـن زیرمجموعـه از حـوزٔە پژوهش هـای انتخاباتی و تقویت ادبیات آن کمک کند.
این پژوهش که در قالب یک کتابچـۀ راهنمـا توسـط گــادفری موســیلا١ و همکــاران (۲۰۱۳) نوشــته شــده اســت ، بــا تمرکــز بــر مطالعــۀ مــوردی کنیا ــبه عنوان کشوری که همواره در مرکز بحرانهای مربوط بـه مناقشـات انتخابـاتی ناشـی از عملکرد نظام انتخاباتی بوده است ــ کوشیده است تـا بـا بررسـی قـانون اساسـی جدیـد کنیـا، مصوب ۲۰۱۰، و تصویب قوانین گوناگون پس ازآن، نقش قانون اساسی جدیـد را بـه عنوان یـک ابزار تغییر و بازسازی در حوزه هـای گونـاگون، ازجملـه نظـام انتخابـاتی و چـارچوب آن بـرای حل وفصل مناقشات انتخاباتی ، بررسی کند.
ازآنجاکه مسئلۀ پژوهش حاضر بر چگونگی حل وفصل مناقشۀ انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و سازوکارهای به کارگرفته شده در آن تأکید دارد، نقش رهبـر در این مناقشه ، تنها به عنوان یک سازوکار رسمی ـنهادی بررسی شده است .