چکیده:
بروز نسبیت انگاری معرفتی در قالب آنومیهای اجتماعی و مسائلی چون ناهنجاریها و بحرانهای عاطفی و هویتی، تزلزل و سرخوردگیهای روانی، نتیجه مبنا قرار گرفتن جریان مدرنیته و حاکمیت پارادایم پوزیتویسم است. این موارد به عنوان مسائل حیاتی زندگی بشری در برهه های مختلف مورد توجه بوده است که مصداقهای آن را می توان در دو اثر سه شنبه ها با موری و مثنوی مولوی مشاهده کرد. رمان سه شنبه ها با موری یکی از آثار قابل توجه دنیای غرب بر مسأله گرفتاری دائم بشریت در دام مادیت و غفلت از خودشناسی(عشق و مهرورزی، مرگ، معنویت و آگاهی و...) تأکیدکرده است. همین موارد به گونه ای دیگر در مجموعه آثار مولوی به طور اخص، مثنوی معنوی مورد توجه است. پژوهش می کوشد با روش تحلیل تطبیقی، مبتنی بر مکتب امریکایی به تجزیه و تحلیل محتوای این دو اثر و ارائه راهکارهای مطلوب به منظور برون رفت از وضعیت حاکم بر زندگی انسانها دست یابد. یافته های تحقیق حاکی است که وجه غالب هردو اثر، مطرح کردن بحران گرفتاری بشریت در دام عالم مادی است. تمایز دو اثر را می توان در تأکید مولوی بر فراتر رفتن از عوامل مادی وتکیه بر هستی شناسی عرفان اسلامی اشاره کرد.
The emergence of epistemological relativism in the form of social anomies and issues such as emotional and identity abnormities and crises, psychological fluctuations and disappointments are derived from the current of modernity and the governance of the positivist paradigm. Examples of these cases as vital issues of human life are seen in the “Tuesdays with Murrie” and “Masnavi Molavi”. The novel of “Tuesdays with Murrie, one of the most remarkable Western works, emphasises humanity's permanent problem in materialism and neglects the self-knowledge trap (love and affection, death, spirituality and consciousness, etc.). These subjects have been emphasised in other ways in the collection of Molavi’s works, specifically, the Masnavi Ma’navi. With an analytical-comparative method, the present study aimed to analyse the content of these two works, based on the American school, and provide desirable solutions to get out of the governing situation on human life. The results indicated that the dominant aspect of both works is proposing the crisis of human problems in the material world trap. The distinction between them is in Molavi’s emphasis on going beyond material factors and relying on the ontology of Islamic mysticism.
خلاصه ماشینی:
به رغم ظرفیتهای همسان بین رمان سه شنبه های با موری و مثنوی مولوی، تاکنون با رویکرد تطبیقی نقد و بررسی نشده ؛ اما موضوع سلوک عرفانی و نیازهای درونی انسان محل تأمل و توجه مقالاتی به شرح ذیل بوده است : هاشمیان و نیسی (١٣٩٦: ٢٩٧- ٣٢٥) در پژوهش خود با عنوان «بازتعریف مقولۀ سلوک در ادبیات داستانی با نگاهی به کتاب سه شنبه ها با موری اثر میچ آلبوم » با روش توصیفی- کتابخانه ای به مقولۀ سیر و سلوک در ادبیات داستانی دوران کلاسیک و مدرن پرداخته اند.
(173 :1393 در نظر مولوی نیز راه آزادی و آرامش ، این است که از بند مادیات رها شوی و در دام مادیات نباشی: بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر (مولوی، ١٣٧٤: ٥- ٦) مولوی، جای دیگر حرص و طمع را به خزان تشبیه کرده است که هیچ خرّمی و نشاطی ندارد: حرص خزانست و قناعت بهار نیست جهان را ز خزان خرمی (مولوی، ١٣٦٣، غزل ٣١٧٨) در نظر آلبوم آنچه انسان را اسیر مادیات کرده ، بیتوجهی و دوری از معنویات است : میچ ، من هم دقیقاً نمیدانم مفهوم پیشرفت معنوی چیست ؛ اما میدانم یک جورهایی فقدان ضروریات داریم ، بشدت درگیر مسائل مادی هستیم ، مسائلی که راضیمان نمیکند.