چکیده:
در این پژوهش به بیان و ارزیابی راهبردهای دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران در دوره جنگ تحمیلی پرداخته میشود. شیوه و روش انجام این تحقیق از حیث رویکرد محقق، توصیفی – تحلیلی و از حیث تکنیک جمعآوری دادهها، کتابخانهای و اسنادی است. در این تحقیق سعی شده است به پرسشهای مختلف در باره چیستی و چرایی اتخاذ راهبردهای دفاعی و نظامی در دوره جنگ پاسخ داده شود. در مجموع بررسیهای این تحقیق نشان میدهد که راهبردهای نظامی ایران در جلوگیری از "پیشروی عراق" در خاک ایران و نیز "دفع تجاوز" و "آزادسازی سرزمینهای اشغالی" کشور موفق بوده است ولی راهبرد ایران برای "خاتمه دادن به جنگ" از طریق انجام یک عملیات بزرگ سرنوشت ساز، ناموفق بوده است و باعث طولانی و فرسایشی شدن جنگ و نیز کاهش توان اقتصادی ایران و افزایش تلفات و تغییر موازنه قوا به نفع عراق شده است. از طرفی ایران، "راهبرد دیپلماسی" موفقی در طول دوره دفاع مقدس نداشته است و سرانجام جنگ، نه با ابتکار نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی ایران بلکه از طریق پذیرش تاخیری قطعنامه 598 سازمان ملل به پایان رسیده است. در نهایت جمهوری اسلامی ایران توانسته است با راهبردهای اتخاذ کرده، "تمامیت ارضی" کشور را حفظ کند و جنگ را پس از هشت سال با ناکام گذاشتن صدام حسین به پایان ببرد. ولی موفق نشده تا خسارات و غرامت جنگ را از عراق دریافت کند و اروندرود را لایروبی نماید و خوزستان را بازسازی کند.
In this research, the defense and military strategies of the Islamic Republic of Iran during the imposed war are described and evaluated and its developments are examined.The method of conducting this research in terms of researcher approach is descriptive-analytical, and in terms of data collection technique is library and documentary. This research has tried to answer various questions about what and why to adopt defense and military strategies during the imposed war.Overall, the findings of this study show that Iran's military strategies have been successful in preventing Iraq from advancing on Iranian soil, as well as repelling aggression and liberating the occupied territories, but Iran's strategy to end the war through a major destiny operation has failed, and made the war prolonged and eroded, reduced Iran's economic power, increased casualties and shifted the balance of power in Iraq's favor. On the other hand, Iran has not a successful diplomatic strategy during the Holy Defense era, and the war ended, not with the military-political initiative of the Islamic Republic of Iran, but with the delayed adoption of UN Security Council Resolution 598.Finally, the Islamic Republic of Iran has been able to maintain the country's territorial integrity with the strategies it has adopted and end the war after eight years by defeating Saddam Hussein and the Ba'ath party. But it did not succeed in receiving the war damages from Iraq, dredging Arvand, and rebuilding the villages of Abadan and Arvandkenar islands, and the groves of Khuzestan.
خلاصه ماشینی:
در مجموع بررسيهاي اين تحقيق نشان ميدهد که راهبردهاي نظامي ايران در جلوگيري از "پيشروي عراق " در خاک ايران و نيز "دفع تجاوز" و "آزادسازي سرزمين هاي اشغالي " کشور موفق بوده است ولي راهبرد ايران براي "خاتمه دادن به جنگ " از طريق انجام يک عمليات بزرگ سرنوشت ساز، ناموفق بوده است و باعث طولاني و فرسايشي شدن جنگ و نيز کاهش توان اقتصادي ايران و افزايش تلفات و تغيير موازنه قوا به نفع عراق شده است .
در اين تحقيق در پي آنيم تا بررسي کنيم و ببنيم که : ١- واکنش راهبردي جمهوري اسلامي ايران نسبت به تهاجم ارتش عراق چه بوده است ؟ ٢- جمهوري اسلامي ايران چه راهبردهايي را در مقاطع مختلف جنگ اتخاذ کرده است ؟ ٣- ايران چگونه آن راهبردها را به اجرا درآورده است ؟ ٤- راهبرد هاي دفاعي و نظامي ايران در شرايط مختلف دچار چه تغييرات و تحولات و اصلاحاتي شده است ؟ براي پاسخ به سوالات فوق و با عنايت به موضوع تحقيق ، از روش توصيفي- تحليلي استفاده شده است .
٤- مقاله "تحليل سياست دفاعي امام خميني در دفاع مقدس " نوشته زهرا فروتني، چاپ شده در فصلنامه سياست دفاعي، شماره ٩٧، زمستان سال ١٣٩٥ ٥- کتاب "طولاني ترين جنگ " نوشته : Dilip Hiro با ترجمه عليرضا فرشچي نويسنده در اين کتاب سعي کرده است رويارويي نظامي ايران و عراق را توصيف کند و از ريشه هاي اختلاف بين دو کشور سخن بگويد و راهبرد صدام را براي گسترش خط ساحلي عراق در خليج فارس از طريق جنگ با ايران و سپس با کويت توضيح دهد.