خلاصه ماشینی:
"@در نمایش قرمز و دیگران به نوعی دعوت به گفت‌وگو،تعامل و حرف زدن محور اصلی کار قرار دارد،همان چیزی که در جامعه امروزی خیلی کم شده است،همان کاری که شخصیت قرمز با گرفتن پلاکارد مردم را به آن تشویق می‌کند؟ @یعقوبی:تا قبل از این‌که در صحنه پایانی با همسرش حرف بزند فکر می‌کنم هر تماشاگری فکر می‌کند که این آدم می‌خواهد به دیگران رهنمود بدهد.
@دلیل گرفتن پلاکاردهایی که روی (به تصویر صفحه مراجعه شود) آنها نوشته شده با من حرف بزنید توسط قرمز آیا فقط برای رساندن مفاهیم نمایشی است یا دلیل حضور آنها زیباشناسانه است؟ @یعقوبی:بله،هم دلیل زیباشناسانه دارد و هم یک‌جور تعلیق نمایشی در آن است ولی بیشتر از همه همان عنصر زیباشناسانه این‌کار بود که توجه من را جلب کرد.
@استفاده از دستگاه ویدئو پروجکشن در میان هر صحنه و ابتدای نمایش به چه دلیل بود،آیا از آن برای مستند نشان دادن موقعیت‌ها استفاده کرده بودید؟ @یعقوبی:صرف‌نظر از مستندگونه بودن کار که در این نمایش بسیار مهم است،دلیل دیگرش هم این بود که استفاده از یک چنین دستگاهی و حضور سینما در تئاتر البته اگر به صورت منطقی از آن استفاده شود خصلت کار را کاملا تئاتریکال می‌کند، یعنی استفاده از یک عنصر زنده در مقابل یک عنصر بی‌جان(فیلم)فقط در تئاتر می‌تواند اتفاق بیفتد.
@تصویرهای واقعی ابتدای نمایش فضای نمایش را زنده نشان می‌دهد، ولی در ارتباط با هم قرار نمی‌گیرند حتی می‌توان گفت تصاویر در پارک خود نمایش دیگری است؟ @یعقوبی:زمانی که داشتم روی این نمایشنامه کار می‌کردم اصلا به فکر این نبودم که از دستگاه ویدئو پروجکشن استفاده کنم،این جوری هم نبود که خواسته باشم این دستگاه ویدئو پروجکشن و تصاویر واقعی را به زور در نمایش بگنجانم."
(
, 
, 
)
