چکیده:
در سالهای اخیر بسیاری از سازمانهای ایرانی اقدام به پیادهسازی سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانERP) ) کرده اند. این سیستمها با تسهیل در طراحی سیستم به موقع و یکپارچه تولید و جواب مشتری، انقلابی در محاسبات سازمانی بوجود آورده اند. در حالیکه بعضی از شرکتها با استفاده از ERP به کارایی قابل ملاحظهای دست یافتهاند، بعضی دیگر از شکست در اجرا، افزایش بودجه و عملکرد نامناسب شکایت میکنند. این پژوهش در رابطه با نقش پیچیدگی سازمانی در برنامهریزی منابع سازمانی و نوآوری مدل کسبوکار تدوین شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. نمونه آماری این پژوهش دفاتر پیشخوان دولت در سطح شهر تهران میباشند. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای مقایسه میانگین چند جامعه،T تک نمونهای، تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شده است. دوره انجام تحقیق بهار 1400 می باشد. نتایج نشان می دهد پیچیدگی فناوری بر سودمندی درک شده تاثیر مثبت و معنیدار دارد. پیچیدگی فناوری بر پیچیدگی سازمانی تاثیر دارد. سودمندی درک شده بر پیچیدگی سازمانی تاثیر دارد. پیچیدگی سازمانی بر هزینه نوآوری تاثیر دارد. پیچیدگی سازمانی بر درآمد نوآوری تاثیر دارد. هزینه نوآوری بر درآمد نوآوری تاثیر دارد.
خلاصه ماشینی:
واژه هاي کليدي: پيچيدگي سازماني، هزينه نوآوري، درآمد نوآوري، پيچيدگي فناوري، سودمندي درک شده مقدمه نوآوري مدل کسب و کار براي بقاي هر شرکت ضروري است (ولو،١ ٢٠١٥) و به تعيين چگونگي خلق ارزش و ارزش اکتسابي از مشتريان خود کمک ميکند (کلائوس ،٢ ٢٠١٧).
به طور خاص ، رويکرد انتخاب شده روي پيش بينيکننده ها (برنامه ريزي منابع سازمان ) و پيامدهاي (نوآوري مدل کسب و کار) پيچيدگي سازماني تمرکز کرده است .
بنابراين ، ترکيب کردن مؤلفه هاي برنامه ريزي منابع سازمان و نوآوري مدل کسب و کار (تاران و همکاران ،٧ ٢٠١٥) علاوه بر مجموعه سازوکارهاي ارتباطي بين آن ها (چسبرو،٨ ٢٠١٠) کار دشواري است که يا به هزينه يا به ارزش تبديل ميشوند.
در حالت مطلوب ، هر شرکت بايد بتواند از پيچيدگي سازماني مدل هاي کسب وکار و نيز پياده سازي سيستم برنامه ريزي منابع سازمان حداکثر 1.
بنابراين ، در مطالعه حاضر براي پر کردن اين شکاف نشان داده شده است که پيچيدگي فناوري (تامسون ، هيگينز و هوول ،٦ ١٩٩١) و کارآمدي ادراک شده فناوري (ديويس ،٧ ١٩٨٩) برنامه ريزي منابع سازمان چگونه از طريق پيچيدگي سازماني (کريستنسن و راينور،٨ ٢٠٠٣؛ زات و آميت ،٩ ٢٠٠٧) بر هزينه ها (لينگارت ، ريوز، استاک و ديملر،١٠ ١٩٨٩) و درآمدهاي نوآوري مدل کسب و کار١١(جانسون و همکاران ،١٢ ٢٠٠٨) تأثير ميگذارد.
Uckelmann, Harrison, & Michahelles 3.
1. Thompson, Higgins, & Howell 1.
1. Thompson, Higgins, & Howell 1.
Lindgardt, Reeves Stalk, & Deimler 5.
Lindgardt, Reeves Stalk, & Deimler 5.