چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجیگری سرمایه اجتماعی در رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی بوده است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت گاز طبیعی آغار و دالان تشکیل داده است. مطابق جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه 100 نفر تعیین شد و پرسشنامهها به روش نمونهگیری تصادفی ساده بین آنها توزیع گردید. یافتهها نشان میدهد که مدیریت دانش بر سرمایه اجتماعی و عملکرد سازمانی بهترتیب با 0/633و 0/341، دارای تاثیر مثبت و معنادار میباشند و در این میان، نقش مولفه بهکارگیری دانش (0/916) و تسهیم دانش (0/868) پررنگتر است. همچنین تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی نیز با 0/475 مورد تایید قرار گرفت. از بین مولفههای سرمایه اجتماعی، مولفه روابط (0/902)، شبکهها (0/877) و همکاری (0/838) بیشترین نقش را دارا می باشند. با تایید نقش میانجی سرمایه اجتماعی، مشخص شد که مدیریت دانش دارای اثری غیرمستقیم برابر 0/300بر روی عملکرد سازمانی است.
The purpose of this study was to investigate the role of social capital mediation in the relationship between knowledge management and organizational performance. This research is a descriptive-correlational study. The statistical population of this study was the employees of Agharan and Dalan Natural Gas Company. According to Krejcie and Morgan table, 100 people were randomly selected and the research questionnaire has been distributed among them.The findings indicated that knowledge management has a positive and significant effect on social capital and organizational performance, with a coefficient of 0.633 and 0.341, respectively, while the role of the component of knowledge application (0.916) and sharing Knowledge (0.886) is more noticable. Also, the positive and significant effects of social capital on organizational performance were confirmed by a coefficient of 0.447. Among the components of social capital, the component of relationships (0.902), networks (0.877) and cooperation (0.838) have shown the major role. Finally, knowledge management by confirming the mediating role of social capital has shown an indirect, positive and significant effect (0.300) on organizational performance.
خلاصه ماشینی:
بسیاری از محققان بر روی این موضوع توافق دارند که مدیریت دانش یک سلسله مراحل نظام مند است که دانش مورد نیاز برای موفقیت یک سازمان را از طریق خلق ، سازماندهی ، ذخیره سازی ، تسهیم و بهره برداری از دانش فراهم می سازد ( & ,Yang, Phelps ;٢٠٠٧ ,Crnkovic &Asoh, Belardo, ٢٠١١ ,Zare &Allameh ;٢٠١٠ ,Steensma).
(2013 ٣) کمک/حمایت : اشاره دارد به کمک سازمانی که کارکنان برای تکمیل و اثربخش بودن در کار خود به آن نیازمند هستند (رضایی ، صلاحی مقدم و شعبانعلی فمی ، ١٣٩٣)؛ ٤) مشوق : به انگیزه و تمایل کارکنان برای انجام وظایفشان بدون هرگونه اکراه اشاره دارد (٢٠١٣ ,Behrooz &Sadeghi, Musavi, Samiie )؛ ٥) ارزیابی : به بازخورد روزانه عملکرد کارکنان و بررسی های گاه به گاه گفته می شود Hasanpour, Goodarzvand Chegini, Rezaee Dizgah, & Akhavan Khodashahri, ) ٢٠١٢)؛ ٦) اعتبار: به تصمیم گیری متغیر و مناسب از سوی مدیران در خصوص مسائل مختلف سازمان اشاره دارد (٢٠١٠ ,Lotfi &Kheradmand, Valilou, )؛ ٧) محیط : عوامل محیطی از قبیل وجود منابع مالی کافی ، شرایط فیزیکی محیط کار، وجود امکانات و تسهیلات ، سیستم پاداش دهی و غیره که می توانند حتی با وجود داشتن تمامی توانایی ، وضوح ، حمایت و انگیزه لازم برای شغل ، باز هم بر عملکرد اثرگذار باشند .
نتایج نشان می دهد که نقش متغیر سرمایه اجتماعی به عنوان میانجی در رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی معنادار است و این فرضیه نیز همانند سه فرضیه دیگر تأیید می شود.