چکیده:
در این مقاله نظریه عدالت را از دیدگاه سید محمدباقر صدر و رابرت نوزیک تحلیل و مقایسه میکنیم. نظریه عدالت از دیدگاه این دو اندیشمند به طور جداگانه در مقاله های متعددی بحث شده است. نوآوری این مقاله مقایسه و تحلیل دیدگاههای این دو تن درباره نظریه عدالت از دریچۀ نگاه به مبنا و مفهوم حق است. مبنای این مقایسه، حضور مقولۀ مشترک «حق» ولی با مفاهیم و مبانی متفاوت در اندیشۀ صدر و نوزیک است. نظریۀ عدالت استحقاقی نوزیک بر مفهوم حق طبیعی جان لاک و مبنای آزادی فردی پایهگذاری شده است. نظریه عدالت صدر بر مفهوم حق استخلاف الهی و آزادی محدود فردی استوار است. در این مقاله در پرتو این مقولۀ مشترک ولی با مفهوم و مبنای مختلف، به تحلیل تفاوت دیدگاه این دو تن به مسائل نظریۀ عدالت هم چون منشأ حقوق فردی، آزادی، فرآیندانگاری، غایتنگری، الگومندی، مالکیت و وظایف دولت می پردازیم. روش پژوهش، تحلیلی و متکی به اسناد و آثار این دو اندیشمند است.
In this paper, justice theory is discussed and compared from two philosophers’ points of view; Mohammad Baqir Sadr and Robert Nozick. The conceptual framework of this comparison is based on the categories which these two philosophers have in common. Nozick’s pure procedural theory of justice consists of two main concepts; original acquisition of holdings and transfer of holdings. Sadr’s end-state theory of justice also consists of two concepts; pre-production distribution and post-production distribution. Nozick’s concept of original acquisition of holdings and sadr’s concept of pre-production distribution, both discuss how man can acquire natural resources, but based on different conception of right. According to different perceptions of right, these two theories of justice are compared. Therefore this paper aims at analyzing the differences of these two theories of justice according to the mentioned conceptual frameworks, discussing topics such as the origin of right, teleological justice, property rights and government duties.
خلاصه ماشینی:
فرد به اتکای چه اصلی این حـق را پیـدا مـیکنـد کـه مالک بخشـی از منـابع طبیعـی شـود و دیگـران را از تصـرف در آن هـا منـع کنـد؟ شـرایط مالک شدن منابع طبیعی چیست ؟ کار فرد در مالکیت منابع طبیعی چـه نقشـی دارد؟ آیـا نیـاز فردی حقی برای تصاحب منابع طبیعی ایجاد میکند؟ آیـا افـراد در تصـاحب هـر انـدازه از منابع آزادند یا این آزادی حدی دارد؟ آیا منع دیگران از تصرف در منابع طبیعـی محـدود بـه دلیل مالکیت خصوصی، موقعیت آنان را بدتر نمیکنـد؟ اصـولا در مناسـبات حـق فـردی و خیر عمومی، کدام یک مقدم است ؟ آیا بازتوزیع ثروت و درآمد به منظور تأمین نیـاز عمـوم ، اخــلال در اصــل مصــونیت فــرد از تعــرض اســت ؟ آیــا عــدالت نــاظر بــه یــک الگــوی اجتمــاعی اســت یــا صــرفا یــک فرآینــد اســت ؟ و نقــش دولــت و جامعــه در اســتقرار عدالت چیست ؟ پاسخ صدر و نوزیـک بـه پرسـش هـای یـاد شـده ، در چـارچوب هـای مفهـومی خـود متفاوت است .
چه آن که اگر بپذیریم که همۀ انسـان هـا از حـق بهـره منـدی از منـابع طبیعی برخوردارند، چنان چه رفتار برخی از افراد در اعمال این حق خود برای بهـره بـرداری از منابع طبیعی و مالکیت دسترنج خود، موجب اخلال در بهره مندی دیگر انسـان هـا و حتـی محرومیت آنان شود- بدترکردن وضع دیگران - بازتوزیع ثروت و درآمد کسب شـده ، دیگـر تعرض به حق فرد و نقض مصونیت او محسوب نمیشود.