چکیده:
یکی از دغدغههای خانوادههای دارای فرزند نوجوان، مشارکت پدر در فرزندپروری است. به همین دلیل شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف پیشبینی مشارکت پدر از طریق سازگاری زوجی، کیفیت رابطه مادر- نوجوان و سطح تحصیلات پدر انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعۀ این پژوهش شامل کلیه خانوادههای دارای نوجوان پسر 13 تا 15 ناحیه4 (آموزش و پرورش) شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحله ای بود. سیصد و شش تن (102 خانواده، شامل نوجوان به همراه والدین) به پرسشنامه-های والدگری آلاباما (مشارکت پدر)، سازگاری زوجی و پرسشنامه کیفیت رابطه والد - فرزندی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر و بوسیله نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان دادند که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و تمامی ضرایب مسیر مستقیم معنیدار شدند. همچنین در مدل مسیر حاضر، کیفیت رابطه مادر– نوجوان نقش واسطهای را برعهده دارد. در مجموع میتوان گفت متغیرهای موجود در مدل، بویژه سازگاری زوجی و کیفیت رابطه والد – نوجوان میتوانند مشارکت پدر را به خوبی تبیین نمایند. نتایج پژوهش حاضر مؤید نقش برجسته تعاملات خانوادگی در دخیل شدن و مشارکت پدر در امر فرزندپروری بود و یافتهها میتواند یاریرسان متخصصان در زمینه ارتقای سلامت و انسجام خانواده باشند.
One of the concerns of families with adolescents is the father involvement in parenting. It is important to examine the factors that are related to this concept. The aim of this study was to predict the father involvement through marital adjustment, mother-adolescent relationship quality and Father's level of education. The research method was correlational with path analysis. The study population included all families with adolescent-boys aged 13 to 15 in the city of Isfahan in 2018. The samples were selected using multi-stage cluster random sampling method. Three hundred and six people (102 families, including adolescents with parents) were administered the Alabama Parenting Questionnaire, Dyadic Adjustment Scale (DAS), and Parent-Child Relationship Scale (PCRS). Data were analyzed using Multiple Regression and Path analysis by SPSS and AMOS. The findings showed that the proposed model has a good-fit and all path coefficients were significant. Also, in the current path model, the mother-adolescent relationship quality plays a mediating role. In general, the Predictable variables in the model, especially the marital adjustment and the parent-adolescent relationship quality, can explain the father involvement. The results of the present study confirmed the prominent role of family interactions in the involvement and participation of fathers in parenting, and the findings could help experts in promoting family health and cohesion.
خلاصه ماشینی:
مشارکت پدر: نقش سازگاري زوجي، کيفيت رابطه مادر – نوجوان و سطح تحصيلات پدر٨ داود حاج خدادادي عذرا اعتمادي محمدرضا عابدي رضوان السادات جزايري چکيده يکي از دغدغه هاي خانواده هاي داراي فرزند نوجوان ، مشارکت پدر در فرزندپروري است .
کليد واژگان : مشارکت پدر، رابطه مادر– نوجوان ، سازگاري زوجي، تحصيلات پدر مقدمه خانواده يکي از ارکان اصلي جامعه به شمار مي رود، چرا که دستيابي به جامعه سالم در گرو سلامت اعضاي خانواده است ( ,Mehrabizadeh &Vaez, Zargar, Naami, Doostgharin ٢٠١٩).
مشارکت پدر بر رضايت از نقش مادري و سلامت رواني مادر نيز تأثير دارد که اين موضوع به طور غيرمستقيم بر بهداشت رواني کودک مؤثر است ( & ,Nomaguchi, Brown ٢٠١٧ ,Leyman).
پژوهش ها همچنين نشان داده است مشارکت پدر مي تواند موجب افزايش سطح عملکرد شناختي، احساسي و اجتماعي فرزندان (٢٠٠٧ ,Tamis-LeMonda &Cabrera, Shannon ) و محافظت فرزندان در برابر رفتارهاي پرخطر و بزهکارانه ( ,Marmer &Harris, Furstenberg ٢٠١٤ ,Gibson &Volker ;١٩٩٨) شود.
تجزيه و تحليل داده ها در پژوهش حاضر ابتدا براي تعيين سهم متغيرهاي پيش بين در تببين متغير ملاک (مشارکت 1- Parent-Child Relationship Scale پدر)، از رگرسيون چندگانه استفاده شد.
منطبق بر يافته هاي پژوهش حاضر، سازگاري زوجي بر مشارکت پدر داراي تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم است که اين يافته ها با برخي پژوهش هاي گذشته همسو است ( & Fagan Palkovitz, 2007; Gee, McNerney, Reiter, & Leaman, 2007; Holland & McElwain, 2013; Kouros, Papp, Goeke-Morey, & Cummings, 2014; Nelson, O'Brien, Blankson, Calkins, & Keane, 2009; Piotrowska et al.