چکیده:
بر اساس منحنی آبرامز، افزایش مخارج دولت بیکاری را گسترش میدهد. بر این اساس، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مخارج دفاعی دولت بر نرخ بیکاری در ایران پرداخته است. به عبارت دیگر، هدف اصلی این تحقیق بررسی منحنی آبرامز در بخش دفاعی اقتصاد ایران است. به این منظور از آزمونهای همانباشتگی یوهانسن - یوسیلیوس و علیت گرنجری تودا و یاماموتو طی دوره زمانی 1396-1375 استفاده شده است. یافتههای این تحقیق نشاندهنده اثر مثبت و معنادار مخارج دفاعی بر نرخ بیکاری در بلندمدت و تأیید منحنی آبرامز در بخش دفاعی است. نتایج آزمون علیت گرنجری نیز یک رابطه علیت یکطرفه از مخارج دفاعی به نرخ بیکاری را نشان میدهد. بر این اساس، مهمترین توصیه سیاستی این تحقیق کوچک شدن اندازه دولت در بخش دفاعی جهت کاهش نرخ بیکاری است. بر اساس سایر نتایج، مخارج غیردفاعی دولت در بلندمدت اثر منفی و معناداری بر نرخ بیکاری داشته که نشاندهنده عدم تأیید منحنی آبرامز در بخش غیردفاعی است.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين تحقيق نشان دهنده اثر مثبت و معنادار مخارج دفاعي بـر نـرخ بيکـاري در بلندمـدت و تأييـد منحني آبرامز در بخش دفاعي است .
محاسبات اين تحقيق با استفاده از داده هاي بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران و ساير گزارش هاي اقتصادي طـي دوره ٩٤- ١٣٣٨، نشان ميدهد متوسط سهم مخارج دفاعي از توليد ناخالص داخلي تقريبا ٥ درصد است که سالانه به طور متوسط با نرخ تقريبي ٥ درصد رشد ميکند.
بـه رغـم ايـن توضـيحات ، بسياري از مطالعات تجربي جديد در زمينه تأثير هزينه هاي نظامي بر بيکاري، نظيـر مـاليزارد (٢٠١٤)، کيونگ و جانهوا (٢٠١٥) و ميکائيل و استليئوس (٢٠١٧) نشان داده اند کـه نـوع و شـدت اثرگـذاري مخارج دفاعي و غيردفاعي دولت بر بيکاري ميتواند متفاوت باشد و مي بايد در بررسيهـاي تجربـي اين دو مخارج از هم تفکيک شوند.
معرفي مدل و متغيرها در اين مطالعه به منظور بررسي اثر مخارج نظامي بر نرخ بيکاري در ايران ، با الهام از مطالعات تجربـي ماليزارد (٢٠١٤) و کيونگ و جانهوا (٢٠١٥)، از مدل زير استفاده شده است : (1) در رابطه فوق ، t نشان دهنده بازه زماني تحقيـق (١٣٩٦-١٣٧٥)،β٠ عـرض از مبـدأ و εt جـزء خطـاي تصادفي است .
بر اين اساس ميتوان گفـت کـه بين متغيرهاي مخارج دفاعي و بيکاري، يـک رابطـه عليـت يـک طرفـه از سـمت مخـارج دفـاعي بـه بيکاري در ايران طي دوره مورد بررسي وجـود داشـته اسـت .