چکیده:
بعد از بحران مالی ۲۰۰۸، کاربرد سیاست‏های احتیاطی کلان برای ایجاد ثبات مالی گسترش یافته است. علاوه بر این، در اکثر اقتصادهای صادرکننده نفت، درآمدهای نفتی از کانال بودجه دولت و نرخ ارز، منبع مهم نوسان متغیرهای کلان اقتصادی محسوب می‏شود که ضرورت استفاده از سیاست‏های ثبات‏سازی اقتصاد کلان را مطرح می‏نماید. با توجه به آنکه در اقتصاد ایران به عنوان یک کشور صادرکننده نفت، ثبات مالی در معرض آسیب‏پذیری قرار گرفته است، هدف این پژوهش بررسی نقش سیاست‏های احتیاطی کلان در ثبات مالی و نحوه تعامل آن با سیاست‏های اقتصاد کلان به ویژه سیاست پولی است. بدین منظور الگوی کلان-‏ مالی DSGE با رویکرد کیزنین‏های جدید و با لحاظ نظام بانکی به عنوان مهمترین رکن بخش مالی در اقتصاد ایران طراحی و کالییره شده است. در این الگو معضلات نظام بانکی مانند مطالبات معوق و انجماد دارایی بانک‏ها نیز لحاظ شده است. نتایج حاصل از شبیه‏سازی الگو و استخراج قواعد بهینه پولی و احتیاطی کلان بر اساس اطلاعات فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی۱۳۹۴-۱۳۶۹ بیانگر آن است که وجود مقام احتیاطی کلان و اعمال ابزارهای سیاستی مانند نسبت وام به ارزش و سپر سرمایه مخالف سیکلی، با کاهش رفتار موافق سیکلی متغیرهای مالی، منجر به کاهش بی‎ثباتی و آسیب‏پذیری بخش مالی می‏شود. از طرف دیگر، در خصوص ارتباط نهادی مقام احتیاطی کلان و مقام پولی، یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که همکاری این دو نهاد، با کاهش نوسانات تورم و بهبود تولید سبب افزایش اثربخشی سیاست‏های پولی و احتیاطی کلان و لذا ارتقای رفاه عمومی می‏شود.
Following the 2008 financial crisis, the application of macro-prudential policies has expanded to ensure financial stability. In addition, in most oil-exporting economies, oil revenues are an important source of fluctuations in macroeconomic variables and, therefore, calls for the use of macroeconomic stabilization policies. Considering the vulnerability of financial stability in the Iranian economy as an oil exporting country, the purpose of this study is to investigate the role of macroprudential policies in financial stability and their interaction with macroeconomic policies, in particular monetary policy. For this purpose, a macro-financial model with the approach of DSGE and with regard to the banking system, as the most important part of the financial sector in Iran's economy, has been designed. In this model, the banking system's problems, such as NPLs and toxic assets of banks, are included. The results of model simulations based on seasonal information of Iran's economy during the period of 1990-2016 indicate that the adoption of macroprudential policy and its instruments such as a loan-to-value ratio and counter-cyclical capital buffer reduce the volatility and vulnerability of the financial sector. Moreover, with regards to the institutional relationship between macroprudential and monetary policy, the research findings show that the cooperation of these two institutions increases the effectiveness of macroeconomic policies and improves social welfare as well.
خلاصه ماشینی:
نتـايج حاصـل از شـبيه سـازي الگو و استخراج قواعد بهينه پولي و احتياطي کلان بر اساس اطلاعات فصلي اقتصاد ايران طي دوره زماني١٣٩٤-١٣٦٩ بيانگر آن است که وجود مقام احتياطي کلان و اعمال ابزارهاي سياستي مانند نسبت وام به ارزش و سپر سرمايه مخالف سيکلي، با کاهش رفتار موافق سيکلي متغيرهاي مالي، منجر به کاهش بيثباتي و آسيب پذيري بخش مالي مـيشـود.
با توجه به آنکه اين نوسانات عملکـرد بخـش مالي و به ويژه بانک ها را تحت تأثير قرار ميدهد، ضروري اسـت عـلاوه بـر کـاربرد سياسـت هـاي ثبات سازي بخش حقيقي، در بخش مالي نيز از سياست هاي احتياطي کلان براي ايجـاد ثبـات مـالي استفاده شود.
اين مطالعات نشـان داده انـد کـه اولاً، بـراي نظـارت بـر تشـکيل عـدم تعـادل هـاي مـالي و بحران هاي پيش رو، نسبت اعتبار به توليد ناخالص داخلي، نسـبت بازپرداخـت بـدهي و رشـد بهـاي املاک مسکوني نماگرهاي مفيدي در علامت دهي بحران هاي گذشته است ؛ ثانيـاً، ابزارهـاي مبتنـي بر سرمايه و نقدينگي با کاهش احتمال نکول ٥ و کاهش زيان نکول وام ها، نقش مهمـي در کـاهش آسيب پذيري نظام بانکي و افزايش تاب آوري بخش مالي دارند.
Agénor, Alper and Silva.
Dimitrios, Helen and Mike 3.
Kadioglu, Telceken and Ocal 5.
Burriel, Fernández and Rubio.
Aschauer Dagher, Gottschalk and Portilloِ .
Angelini, Neri and Panetta.
در مرحله بعد آثار ثبات مالي ناشي از سياست هاي احتياطي کلان به بخش حقيقي منتقل شده و مجدداً نوسانات تورم و توليد از اين کانال نيز کاهش يافته است (نمودار ٣).