چکیده:
با توجه به ساختار نظام‎های نرخ‎ارز در ایران و وابستگی آن به درآمد‎های نفتی در دهه‎های اخیر، انتظار می­رود که تغییرات نرخ‌ارز درنتیجه تغییرات عمده قیمت نفت صورت گیرد. در این راستا افزایش­ها و کاهش­ها در نرخ‌ارز با تأثیرگذاری بر میزان سودآوری بنگاه‎های اقتصادی، می­تواند بر سطح اشتغال بنگاه‎های اقتصادی مؤثر واقع شود و البته این نوع اثرگذاری می­تواند نامتقارن باشد. بر این مبنا، پژوهش حاضر اثر غیرخطی نرخ‌ارز بر اشتغال را در ایران، در قالب یک الگوی پایه و 5 الگوی بخشی (بخش­های کشاورزی، خدمات، معدن، آب، برق، گاز، صنایع کارخانه‎ای و ساختمان) مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور از رهیافت خودتوضیحی با وقفه‌های توزیعی غیرخطی و داده‎های سالانه در دوره 1396-1347 استفاده‌شده است. نتایج حاصل از الگوی پایه (کلی) در بلندمدت حاکی از آن است که افزایش‎ها در نرخ‌ارز اثر معناداری بر اشتغال کل ندارد ولی کاهش‎ها در نرخ‎ارز با اثری معکوس بر اشتغال کل همراه است. به‌طور مشابه برآورد الگو در قالب پنج بخش مذکور نشان می­دهد که افزایش‎ها در نرخ‌ارز تأثیر معناداری بر اشتغال بخش‎ها ندارد. با این حال اثر کاهش‌ها در نرخ‌ارز بر اشتغال در بخش­های خدمات، معدن، آب، برق، گاز، صنایع کارخانه‎ای و ساختمان معکوس است. ازاین‌رو به‌طورکلی و در چهار بخش خدمات، معدن، آب، برق و گاز، صنایع کارخانه‎ای و ساختمان (به‌طور جزئی)، نرخ‎ارز اثر نامتقارنی بر اشتغال در اقتصاد ایران داشته است.
Due to the structure of exchange rate regime in Iran and its dependence on oil revenues in recent decades, it is expected that exchange rate changes can be regarded as a consequence of major changes in oil price. In this regard, the exchange rate increases and decreases can influence the level of employment of firms by affecting the amount of their profitability, and of course, this kind of influence can be asymmetric. Based on this, the present study has investigated the non-linear effect of exchange rate on employment in Iran in the framework of a basic model and five sectoral models (agriculture; services; mining; water, electricity and gas; manufacturing and construction sectors). For this purpose, a non-linear autoregressive distributed lag approach and annual data in period 1968-2017 have been used. The results of the basic model show that increases in exchange rate do not have a significant effect on total employment, but decreases in exchange rate have a reverse effect on total employment. Similarly, the model estimation for five sectors shows that increases in exchange rate do not have a significant effect on employment of these sectors. However, the effect of decreases in exchange rate on employment in services, mining, water, electricity, and gas; manufacturing; and construction sectors is reversed. Hence, to sum up, for four sectors including mining, water, electricity and gas, manufacturing and construction (partially), the exchange rate has had an asymmetric effect on employment in Iran economy.
خلاصه ماشینی:
بر اين مبنا، پژوهش حاضر اثر غيرخطي نـرخ ارز بـر اشـتغال را در ايـران ، در قالب يک الگوي پايه و ٥ الگوي بخشي (بخش هاي کشاورزي، خدمات ، معدن ، آب ، برق ، گاز، صنايع کارخانـه اي و ساختمان ) مورد بررسي قرار داده است .
در اقتصاد ايران در طي دهه هاي اخيـر بيشـتر افـزايش نـرخ ارز رخ داده اسـت ٣ درنتيجـه انتظـار ميرود با افزايش در نرخ ارز، نهاده هاي وارداتي براي بنگاه هـا گـران تـر شـود و در صـورت اعمـال سياست هاي کنترلي قيمت از سوي دولت براي مدت زمان نسبتاً طولاني، بنگاه ها به طورمعمول براي جبران کاهش سوددهي خود اقدام به تعديل نيرويکار خواهنـد کـرد کـه موجـب کـاهش اشـتغال ميشود.
مطابق با جدول (٤) ضرايب برآوردي الگوي غيرخطي بـراي بخـش معـدن در کوتاه مدت نشان ميدهد که اگرچه افزايش ها در نرخ ارز اثر معناداري بـر اشـتغال بخـش معـدن ندارد ولي کاهش ها در آن با وفقه ايي يـک سـاله اثـري معنـادار (در سـطح اطمينـان ٩٠ درصـد) و معکوس بر اشتغال در اين بخش دارد.
مطابق با جدول (٧) ضرايب برآوردي الگوي غيرخطي براي بخش کشاورزي در کوتاه مدت نشان ميدهد که افـزايش هـا و کـاهش هـا در نـرخ ارز اثـر معنـاداري بـر اشـتغال بخـش کشاورزي ندارد و ارزش افزوده بخش کشاورزي با اثر مثبت بر اشتغال اين بخش همراه است .
Xu (2017), “Firm-Specific Exchange Rate Shocks and Employment Adjustment: Evidence from China” Journal of International Economics, Vol. 108, pp.
(2007), “Real Exchange Rate and Manufacturing Employment in China”, China Economic Review, Vol. 18, No. 3, pp.