چکیده:
این مطالعه به بررسی آثار تغییرات جمعیتی شامل کاهش نرخ رشد جمعیت و افزایش نرخ امید به زندگی و سن بازنشستگی، بر پایداری مالی صندوق بازنشستگی در ایران با بهرهگیری از رویکرد مدل نسلهای همپوشان و روش تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) میپردازد. نتایج شبیه سازی و ارزیابی توابع واکنش آنی و ارزیابی ضرایب همبستگی نشان میدهد بین متغیرهای نرخ زاد و ولد و امید به زندگی با کسری مالی صندوق بازنشستگی همبستگی مثبت وجود دارد با این حال همبستگی میان متغیر طول دوره کار با کسری مالی صندوق بازنشستگی منفی است. با بروز شوک منفی در نرخ زاد و ولد، کسری مالی صندوق واکنش منفی نشان میدهد و در جهت منفی از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف میشود و پایداری مالی صندوق بهبود پیدا میکند با این حال پس انداز، موجودی سرمایه و تولید به این شوک واکنش منفی نشان میدهند. از طرفی بر پایه توابع واکنس آنی، با بروز شوک مثبت در امید به زندگی، کسری مالی صندوق واکنش مثبت نشان میدهد و در جهت مثبت از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف میشود و پس انداز، موجودی سرمایه و تولید نیز به این شوک واکنش مثبت نشان میدهند. همچنین با بروز شوک مثبت طول دوره کار یا افزایش سن بازنشستگی، کسری مالی صندوق واکنش منفی نشان میدهد و در جهت منفی از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف میشود و پس انداز، موجودی سرمایه و تولید نیز به این شوک واکنش مثبت نشان میدهند. با توجه به اینکه با افزایش شوک مثبت طول دوره کار یا افزایش سن بازنشستگی، میانگین سطح تعادلی بلند مدت کسری مالی صندوق بازنشستگی روندی کاهشی پیدا میکند، بنابراین افزایش سن بازنشستگی سبب افزایش پایداری مالی صندوق بازنشستگی میشود. بر مبنای نتایج، اجرای سیاست افزایش طول دوره کار و افزایش سن بازنشستگی به عنوان ابزاری مفید در راستای پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی توصیه میشود.
This study examines the effects of demographic changes including decreasing fertility and increasing life expectancy and retirement age on the financial sustainability of the pension fund in Iran using the overlapping generation model and the Stochastic Dynamic General Equilibrium (DSGE) approach. The results of simulation and evaluation of impulse response functions and evaluation of correlation coefficients show that there is a positive correlation between the variables of fertility and life expectancy with the financial deficit of the pension fund. With a negative shock in the fertility, the pension fundchr('39')s deficit reacts negatively and deviates in the negative direction from the long-term equilibrium level and the pension fundchr('39')s financial stability improves. However, savings, capital stock and output react to this Shocks, negatively. On the other hand, based on the impulse response functions, with the occurrence of a positive shock in life expectancy, the fund deficit reacts positively and deviates from the long-run equilibrium level in a positive direction, and savings, capital stock and production also respond to this shock positively. Also, with a positive shock to working period or increase in retirement age, the fundchr('39')s financial deficit reacts negatively and deviates from the long-term equilibrium in a negative direction, and savings, capital stock and output also respond positively to this shock. Due to the results, with the increase of positive shock during the working period or increasing the retirement age, the average long-run equilibrium level of the pension fund deficit decreases and financial stability of the pension fund improves. Based on the results, the implementation of the policy of increasing the length of service and increasing the retirement age is recommended as a useful tool for the improving financial sustainability of pension funds in Iran.
خلاصه ماشینی:
ir اين مطالعه به بررسي آثار تغييرات جمع تي شامل کاهش نرخ رشد جمعيت و افزايش نرخ اميد به زندگي و سن بازنشستگي ، بر پايداري مالي صندوق بازنشستگي در ايران با بهره گيري از رويکرد مدل نسل هاي همپوشان و روش تعادل عمومي پوياي تصادفي (DSGE) مي پردازد.
نتايج شبيه سازي و ارزيابي توابع واکنش آني و ارزيابي ضرايب همبستگي نشان مي دهد ين متغيرهاي نرخ زاد و ولد و اميد به زندگي با کسري مالي صندوق بازنشستگي همبستگي مثبت وجود دارد با اين حال همبستگي ميان متغير طول دوره کار با کسري مالي صندوق بازنشستگي منفي است .
با اين حال آنچه در مطالعات تجربي گذشته همچنان مسکوت است نقش اميد به زندگي، تغييرات نرخ رشد جمعيت و اصلاحات پارامتريک نظير تغيير سن بازنشستگي و طول دوره کار در پايداري مالي صندوق بازنشستگي با استفاده از ابزارهاي نوين ، پويا و بهينه و همچنين مبتني بر تصميمات بين دوره اي عاملان است .
ويژگي بارز و متمايز اين مقاله استفاده از رويکرد تعادل عمومي پوياي تصادفي (DSGE)١ در مدل نسل هاي همپوشان (OLG)٢ براي ارزيابي اثرات تغييرات جمعيتي بر پايداري مالي صندوق بازنشستگي است .
Clements, Eich and Gupta 2.
پاکروان و خوشنويس (١٣٩٧) در مطالعه اي تجربي، براي داده هاي سري زماني طي دوره ١٩٧٠ تا ٢٠١٧، به بررسي اثرات اندازه جمعيت ، شاخص پشتيباني، اميد به زندگي و شاخص وابستگي جمعيتي بر پايداري مالي صندوق بازنشستگي تأمين اجتماعي پرداخته اند.