چکیده:
یکی از مسائلی که امروزه شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند، رشد بیرویه جمعیت و بهتبع آن رشد بزهکاری در آنها است. از دیرباز شناسایی عوامل بروز جرم وسعی در از بین بردن این عوامل مهمترین راهکار پیشگیری از بروز ناهنجاریها شناخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر محیط طبیعی بر بزهکاری در شهرستان بوشهر میباشد. روش اجرای پژوهش حاضر میدانی بوده که جامعه آماری افراد ساکن در شهر بوشهر میباشد و نمونه آماری تعداد 47 نفر از افراد میباشد ابزار سنجش پرسشنامه 15 سوالی است که در بین افراد مورد بررسی بهصورت تصادفی توزیع گردید. یافتهها نشان داد رویکردهای جدید طراحی محیطی بر این است که بتوان از طریق ساختار کالبدی شهر و طراحی محیطهای مصنوع از ارتکاب جرائم جلوگیری کرد. بر اساس نتایج حاصله از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین محیط طبیعی از جمله اقلیم و تغییرات فصول و بزهکاری رابطه معنادار وجود دارد چون ضریب معناداری 02/0 میباشد پس فرضیه با 98% احتمال قابل قبول است.در فرضیه اول نشان دادیم بین افزایش درجه حرارت و بزهکاری خشونتآمیز از جمله ضربوجرح رابطه مستقیمی وجود دارد. فرضیه فوقالذکر با قوت بالا مورد تایید قرار میگیرد چون ضریب معناداری 03/0 میباشد پس فرضیه تائید میشود. در فرضیه دوم نیز نشان دادیم ساحلی بودن و معماری شهری در شهرستان بوشهر باعث افزایش بزهکاری میشود. بر اساس نتایج حاصله از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین ساحلی بودن و معماری شهری در شهرستان بوشهر با افزایش بزهکاری رابطه معنادار وجود دارد. چون ضریب معناداری 04/0 میباشد پس فرضیه با 96% احتمال تائید میشود.
One of the problems that big cities face today is the uncontrolled growth of population and, consequently, the
growth of delinquency in them. Identifying the causes of mass crime has long been known as the most important
way to prevent the occurrence of anomalies. The purpose of this study is to investigate the impact of natural
environment on delinquency in Bushehr city. The study was randomly distributed. The findings showed that new
approaches to environmental design aim to prevent crime through the physical structure of the city and the
design of artificial environments. Based on the results of Pearson correlation coefficient test, there is a
significant relationship between natural environment including climate and seasonal changes and delinquency
because the significance coefficient is 0.02, so the hypothesis is acceptable with 98% probability. In the first
hypothesis, we showed between increasing degree There is a direct relationship between heat and violent crime,
including beatings. The above hypothesis is confirmed with high strength because the significance coefficient is
0.03, so the hypothesis is confirmed. In the second hypothesis, we also showed that being coastal and urban
architecture in Bushehr city increases crime. Based on the results of Pearson correlation coefficient test between
coastal nature and urban architecture in Bushehr, there is a significant relationship with increased crime. Because
the significance coefficient is 0.04, then the hypothesis is confirmed with 96% probability.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتايج حاصله از آزمون ضريب همبستگي پيرسون بین محیط طبیعی از جمله اقلیم و تغییرات فصول و بزهکاری رابطه معنادار وجود دارد چون ضریب معناداری 02/0 میباشد پس فرضیه با 98% احتمال قابل قبول است.
1 بازنگری پیشینه پژوهش تا کنون پژوهش جامع و مستقلی در رابطه با تأثیر عوامل محیط طبیعی بر بزهکاری صورت نگرفته و فقط در عرصه مطالعه جغرافیایی جرایم تحقیقاتی صورت گرفته است که به مواردی از این دست اشاره می نماییم: ۱- ولیدی، ۱۳۵۹، تحلیلی از شرایط محیط طبیعی و اجتماعی استان کردستان در ارتباط با بزهکاری: این کتاب با معرفی مناسب مبانی نظری مطالعات جغرافیایی جرایم و روش های تحلیلی مختلف در عرصه آنها اظهار می دارند که در کشور ایران تنوع و تفاوت آب و هوایی که در مناطق مختلف از جمله کردستان وجود دارد دارای ارتباط معنی داری با سطح وسیعی از جرایم و انحرافات میباشد .
ص21 ترکیب جمعیتی در آن مناطق، نرخ یکنواختی از جرم، در آن منطقه ها وجود دارد و شاید بالا بودن نرخ جرم در میان دسته خاصی مثل سیاه پوستان به دلیل الگوی توزیع مکانی آنان باشد که در مناطق جرم خیز وجود دارند و دلیل آن نیز قدرت اقتصادی پایین این دسته از افراد است که ناچار به زندگی در این مناطق هستند در این نظریه در کنار ساختار فیزیکی شهر به عوامل اجتماعی وفرهنگی در وقوع جرایم توجه شده است با این دیدگاه که این سازمان فیزیکی شهراست که تأثیرعمیقی بر الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی شهری دارد.