چکیده:
فرح اصولی از جمله هنرمندان معاصر است که توانست با تلفیق سنت و مدرنیته، روح مینیاتور ایران را با ذهنیتی معاصر
پیوند بزند و آثاری را خلق کند که گویی بازنمایی حال در گذشته یا گذشته در حال است. این پژوهش به روش توصیفی
تحلیلی است، اطلاعات این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل دادهها کیفی می باشد. ابزار گردآوری
اطلاعات از منابع مکتوب، نسخه برداری از منابع آرشیوی و منابع تصویری است. پژوهش حاضر در پی یافتن این پرسش
است که توجه به هنر پیشینیان در نقاشی های فرح اصولی چگونه نمود پیدا کرده است و آثار او با متن های پیشین چگونه
معنا پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که فرح اصولی با برداشت آگاهانه از متون پیشین، اشکال خود را با
نمونه های موجودش در طبیعت مطابقت داده و با توجه به معانی نمادین و اصل این عناصر به آن جنبه مثالی بخشیده
است. یعنی مضمون و محتوا را به مثابه یک متن دریافت می کند و با سلیقه شخصی خود به آن روح دوباره می بخشد و
در متنی دیگر عرضه می کند. فضای مینیاتورهای اصولی تعریف خاصی از مدرنیسم است که با مرزهای مشخص رنگی و
بافت های کولاژ مانندی که انجام داده است، تحول منحصر به فردی را در نقاشی معاصر ایجاد کرده است
خلاصه ماشینی:
از ديگر پژوهش هاي انجام شده مي توان به مقاله خسروي جلودار و زندي روان (١٣٩٨)، با عنوان نسبت سنجي تاريخي خلاقيت مدرن با آثار هنرمندان معاصر ايران (مطالعه موردي آثار فرح اصولي ، کوروش شيشه گران ، محسن وزيري مقدم اشاره کرد، که مهمترين يافته هاي پژوهش حاکي از اين است که هنرمندان مذکور، با اتکا به پشتوانه دانشي خود از مباني هنر برآمده از منابع تاريخ هنري و انتخاب اصول سبکي ، عناصر و متريال مناسب توانسته اند ارزش هاي جديدي را در رابطه با سنت تصويري هنر نقاشي ايران ، خط و فرم در نقاشي ، کشف و بيان انگيزه هاي تازه نسبت به ماده و رسانه هنري ، مطرح سازند.
30 کفشچيان (١٣٩٧)، در پژوهشي با عنوان بررسي شاخصه هاي ساختاري نگارگري در آثار سه تن از هنرمندان دوران پست مدرن (مطالعه ي موردي آثار فرح اصولي ، دوقلوهاي سينگ و شاهزيا سکندر) به اين نتايج دست يافت که آنچه در خلق اثري معاصرکه در ارتباط با سنت نيز باشد اهميت دارد، شناخت قابليت هاي سنت و مقتضيات هنر معاصر است .
اصولي در تصوير فوق با الهام از دوره هاي گذشته ، با توجه به فرهنگ و ادبيات ايران و همچنين تاثير اسطوره بر نگارگري، با استفاده از اين عنصر و تلفيق آن با پيکره انسان ، اين نقش نمادين را به شيوه خود خلق کرده است .