چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر مؤلفههای اهمالکاری تحصیلی و مؤلفههای عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر دورة دوم متوسطه (۲۰۰ نفر) شهر گرگان بود. در این پژوهش به صورت تصادفی ۳۰ نفر از جمعیت یادشده انتخاب، و سپس به روش تصادفی درگروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گماشته شدند. برای گروه آزمایش بستة آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان گراس اجرا شد. شایان ذکر است دانشآموزان در مرحله پیش و پس از اجرا به پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و عملکرد تحصیلی فام و تایلور پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یکراهه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره بررسی شد. یافتهها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در گروه آزمایش سبب کاهش میانگین مؤلفههای اهمالکاری شد. میانگین مؤلفههای عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامهریزی و انگیزش) افزایش و در مقابل میانگین آثار هیجانی و فقدان کنترل پیامد کاهش یافت. این تغییرات در سطح ۰۰۱/۰ معنادار بودند. مطالعة حاضر در حالت کلی نشان داد برنامة آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان منجر به کاهش مؤلفههای اهمالکاری و بهبود مؤلفههای عملکرد تحصیلی آنها شده است. پیشنهاد میشود این برنامة آموزشی برای افرادی مرتبط با آموزش و یادگیری استفاده شود.
The aim of this study was to determine the effectiveness of teaching emotion regulation strategies and academic procrastination on girl high school students (200 people) in the city of Gorgan. In the present study, 30 students from the mentioned population were randomly selected. Then they were randomly assigned to the experimental group (15 students) and the control group (15 students).The Regulation strategies were implemented on the experimental group. The students answered the Solomon and Roth Bloom (1984) academic procrastination questionnaires and the Pham and Taylor academic performance questionnaires before and after the performance. The data were analyzed using one-way analysis of covariance and multivariate analysis of covariance. The results showed these teachings in the experimental group reduced the mean of procrastination components. Components of academic performance (self-efficacy, planning and motivation) increased, while the mean of emotional effects and lack of outcome control decreased. These changes were significant at the level (p <0.001). As the result, the present study generally showed That teaching this training can be effective Therefore, it is recommended to use this educational program for people who deal with teaching and learning in schools.
خلاصه ماشینی:
استاديار، گروه مديريت منابع انساني، مؤسسة آموزش عالي علم و فناوري شمس، تبريز، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٥/١٣؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٩/١٤) چکيده هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان بر مؤلفه هاي اهمال کاري تحصيلي و مؤلفه هاي عملکرد تحصيلي دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه (٢٠٠ نفر) شهر گرگان بود.
از جمله متغيرهاي انگيزشي و قابل کنترل که بيشتر مورد توجه محققان قرار گرفته اند، اهمال کاري تحصيلي ٣ (آمادگي براي امتحانات ، آمادگي براي تکاليف ، آمادگي پاياني (منادي و اسمعيلي، ١٣٩٥؛ استيل و کيلينگسک ٤، ٢٠١٦)، و مؤلفه هاي عملکرد تحصيلي فام و تايلور 5 (خودکارآمدي ٦، تأثيرات هيجاني ٧، برنامه ريزي ٨، انگيزش ٩ و فقدان کنترل پيامد١٠) است (درتاج ، .
در پژوهش حاضر محقق در پي پاسخگويي به اين سؤال است که آيا با آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان ميتوان بر مؤلفه هاي عملکرد تحصيلي و اهمال کاري تحصيلي دانش آموزان تأثيري گذاشت ؟ 1.
١. آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان بر مؤلفه هاي اهمال کاري دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه مؤثر است .
٢. آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان بر مؤلفه هاي عملکرد تحصيلي دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه مؤثر است .
Thompson فرضيۀ اول : آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان بر مؤلفه هاي اهمال کاري دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه مؤثر است .
فرضيۀ دوم: آموزش راهبردهاي تنظيم هيجان بر مؤلفه هاي عملکرد تحصيلي دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه مؤثر است .
در پژوهش محبي نورالدين وند و داودي (١٣٩٥) به اين نتيجه رسيدند که راهبردهاي تنظيم هيجان در کاهش اهمال کاري تحصيلي دانش آموزان مؤثر است .