چکیده:
عبید زاکانی (وفات: 772 هـ . ق) در ژانرهای گوناگونی طبعآزمایی کرده است. از این منظر، کلّیّات او یکی از غنیترین مجموعهها در تاریخ فرهنگ ایران است و به دلیل همین تنوّع، آثار بسیاری را در انواع ادبی گوناگون به وی منسوب کردهاند. روشن است که این آثار بر پژوهش در زندگی، اندیشه و آثار عبید و به تبع آن بر پیدایش و دگردیسی برخی از ژانرها در تاریخ ادب فارسی در سدۀ هشتم تأثیرگذار بودهاند. از این رو، یکی از مهمترین کارها در تصحیح کلّیّات عبید و پژوهش درباب آرای وی تفکیک آثار اصیل از آثاری است که به اشتباه به او منسوب شدهاند.هرچند موضوع آثار منسوب به عبید زاکانی از گذشته، محل توجّه محققان بوده است، اما هنوز نکات مبهم درین باره فراوان است. در این پژوهش، از خیل آثاری که به عبید منسوب است، پنج اثر را برگزیدهایم: «مکتوب قلندران» و «تعریفات ملا دوپیازه» که هر دو در اکثر چاپهای کلّیّات عبید آمدهاند. فالنامهها که برای نخستین بار در آخرین تصحیح کلیّات عبید منتشر شدند و «شرح الچغمینی» و «مقامات» که برخی آنها را از عبید دانستهاند. این آثار از انواع گوناگون و با شهرتی متفاوت هستند و هریک ویژگیهای خاص خود را دارند و آگاهیها و منابع دربارۀ هر کدام متفاوتند. ما با توجه به این تفاوتها و با بهره از پژوهشهای پیشینیان و برخی منابع دیگر میکوشیم انتساب این آثار به عبید زاکانی را براساس دستنویسها، قرائن سبکشناسی و زمینۀ تاریخی، بررسی کنیم که در نهایت، با بررسیها، انتساب فالنامهها را به عبید درست و انتساب «مکتوب قلندران»، «تعریفات ملا دوپیازه»، «شرح الچغمینی» و «مقامات» به او را نادرست میدانیم.
Since Obayd Zakani has written comedies in various formats, his anthology is one of the richest collections in the history of the Iranian culture. So far, many works in various genres have been attributed to him. Clearly, these works have affected research on Obayd’s biography, thought and works and, consequently, influenced the emergence and transformation of some genres during the eighth century. Thus, the most important task in correcting Obayd's anthology is to separate the original works from the works that have been mistakenly attributed to him. Although examining the works attributed to Obayd Zakani has attracted researchers for a long time, there are still many ambiguous points that should be addressed. From the many works attributed to Obayd, five are selected here including "Maktub-e Qalandaran", "Taʿrifat-e Molla Dopiyaza", both of which can be seen in most editions of Obayd’s anthology, Fal-namas, which were first published in the last edition of the anthology, "Sharh al-Caqmini", and "maqamat". These have been attributed to Obayd in some studies. They are in different genres but are not equally known; each has its own characteristics. Considering these differences, this paper seeks to investigate the attribution of these works to Obayd Zakani by examining the existing manuscripts, stylistics evidence and historical backgrounds. It is concluded that Fal-namas is correctly attributed to Obayd, while the others are mistakenly considered to be his works.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش ، از خیل آثاری که به عبید منسوب است ، پنج اثر را برگزیده ایم : «مکتوب قلندران » و «تعریفات ملا دوپیازه » که هر دو در اکثر چاپ های کلیات عبید آمده اند.
مـا با توجه به این تفاوت ها و با بهره از پژوهش های پیشــینیان و برخی منابع دیگر میکوشـیم انتسـاب این آثار به عبید زاکانی را براسـاس دستنویس ها، قرائن سبک شناسی و زمینۀ تاریخی، بررسی کنیم که در نهایت ، با بررسـیها، انتسـاب فال نامه ها را به عبید درسـت و انتساب «مکتوب قلندران »، «تعریفات ملا دوپیازه »، «شرح الچغمینی» و «مقامات » به او را نادرست میدانیم .
ما از میان آثار منســوب به عبید پنج اثری را که شــهرت بیشــتری یافته اند، بررســی میکنیم : «مکتوب قلنـدران » و «تعریفـات ملـا دوپیـازه » که بارها در کلیات عبید زاکانی منتشـر شده اند، فال نامه ها که تنها در کلیات مصحح محجوب آمده اند، «شرح الچغمینی» که تاکنون منتشر نشده و «مقامات » که دستنویس آن به دست نیامده است .
آن را در دسـتنویس «تعریفات ملا دوپیازه » کتابخانۀ مجلس و در متن آن رســـاله در تذکرۀ روز روشـــن نیز نمیبینیم ، اما این تعریف در چاپ فرته در بخش «ملحقات » آمده اســـت (عبید زاکانی ، ١٣٠٣ ق .
). همان طور که در مقاله نیز آمده اسـت ، هیچ یک از دسـتنویس های چاپ محجوب و البته سـایر دسـتنویس ها و منابع دیگر خبری از این اثر عبید به دست نداده اند (چفتچی، ١٣٧٨، ٨٧٣).