چکیده:
جامی (وفات: 898 هـ . ق) و خوارزمی (وفات: 233 هـ . ق) از شاعران و عارفان بزرگ قرن نهم هجری، با تألیفات ارزندهای در زبان و ادبیّات فارسی در زمرۀ نخستین شارحان مثنوی مولوی محسوب میشوند. شروح خوارزمی و جامی از زمان تألیف تا امروز، مورد توجّه بسیاری از مولویپژوهان و شارحان مثنوی معنوی قرار گرفته است. آثاری دربارۀ احوال، آثار و زندگی این شارحان تألیف و تدوین شده است، اما اثری که به بررسی و تبیین روش و رویکرد این شارحان در شرح نینامه (هیجده بیت آغازین مثنوی) بپردازد تا کنون به نگارش در نیامده است. مسأله این پژوهش شناختی تحلیلی از مواضع اختلاف و اشتراک روش شرحهای خوارزمی و جامی بر نینامة مولوی است. هر دو شارح روشی تلفیقی را در شرح نینامه به کار برده و بر تلقی هرمنوتیکی از تفسیر استوار بودهاند و به جای کشف مراد مولوی در نینامه، به کشف و استخراج تفسیر عرفانی غیرمدلّل مباحثی در نینامه پرداختهاند که متن ظرفیّت آن را دارد. آنها با این روش، طبعاً، فهم و درک نینامه مثنوی مولوی را برای خواننده و مخاطب بویژه مخاطب عام دشوار کردهاند.
Kharazmi and Jami are great poets and mystics of the ninth century AH. They are also among the early commentators of Rumi's Masnavi. The interpretive allusions and mystical considerations of these two commentaries have been considered by many post-Rumi scholars. There are works about the states, works and life of these commentators, but there is no research yet on their methods to describe the Ney-nameh (eighteen verses at the beginning of Masnavi). This issue is undertaken in this research through the analytical recognition of the differences and commonalities and the methods of explaining the Ney-name from the perspective of Kharazmi and Jami. Both commentators are found to have made hermeneutic interpretation, and sometimes an eclectic method instead of discovering the theory of the author of Masnavi. They seek to discover, extract, and explain the mysticism of the epistle, which the text has the capacity for, but they have no reason for their explanations. Thus, they have made it difficult for the general audience of Masnavi to understand the concepts and meanings of the letter.
خلاصه ماشینی:
رویکرد و روش خوارزمی در شرح و تفسیر بیت اول تفسیری واژگانی است ، خوارزمی در ذیل بیت تنها به معانی و مفاهیم تأویلی نی (انســـان کامل ، حقیقت محمدی)، توجه میکنـد و برای آن ، مفهومی با توجه به اندیشـــه ابن عربی و مفهوم مصـــطلح (نی قلم ) آورده ، و در شـرح بیت سـوم ، نی را در مفهوم مصطلح و رایج (ساز)، میآورد.
شــرح خوارزمی از بیت دوم ، به اســتثنای واژه های «مرد و زن »، تفســیری ظاهری و تحت اللفظی اسـت ، اما شرح جامی تفسیری تأویلی و تطبیقی است .
شـرح خوارزمی در این موضـع از جهات بسـیار مبهم اسـت : نیسـتان در شرح این ابیات با نیستان بیت دوم و اصلی، که در بیت سوم آمده ، تضاد دارد و دیگر آن که شارح مشـخص نمیکند منظور از «سـرم به تیغ برداشـتند و نرد دوسـتی در صـورت دشـمنی باختند» چیســت و چرا شــارح میگوید: دل از یار و وطن پرداختم ؟ آیا یار و وطن به عالم نیستان و حضرت حق بر میگردد یا مصداق دیگری دارد که شارح به آن نپرداخته است ؟ شـارح از فنا و فواید و نتایج آن در دو صـفحه بحث کرده و ابیاتی را شاهد آورده ؛ همچنین دو صـفحه از شـرح را به اندرز مخاطب با استناد به احادیث و ابیاتی از مثنوی اختصاص میدهد.
شـرح خوارزمی در این موضـع نیز تفسیری تحت اللفظی، ظاهری و موضوعی است و بیشـتر از آن که گره گشـای مثنوی و ابیات مشکل آن باشد بیان اندیشه ها و دغدغه های شـارح اسـت .