چکیده:
تحلیل رمزگانها، در کانون توجّه قراردادن نشانگانی است که با شیوهای نظاممند، دستیابی به معانی ثانویه را محقّق میسازند. مسئلة بنیادین آن است که چگونه نشانهها در ارتباطی همافزا با استفاده از موقعیت داستان کوتاه منجر به گریز متن از برخورد یکجانبه شده و تکثّر معنایی را با مشارکت خوانندة فعّال از طریق رمزگانهای ارجاع دهنده، امکانپذیر میکنند. این جستار به بررسی داستان کوتاه چرخ فلک از مجموعة "دستکش قرمز" اثر سپیده شاملو پرداخته و با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای رمزگانها از دیدگاه نظریهپردازانی چون چندلر، بارت و با تکیهبر طبقهبندیهای نوین انجام شده است. بررسی عناصر ساختاری، وجه دیگر این کوشش میباشد که در تحلیل اثر موثّر افتادهاست. رمزگانهای بازتاب یافته، بیانگر نظامهای قراردادی مسلّط اعم از: اجتماعی، رفتاری، کالایی، بدنی، تفسیری، اسطورهای، معنایی، زمانی و مکانی است که به بازتولید الگوهای فرهنگی، اجتماعی و... در پیش روی مخاطب منتج میشود.
Story code analysis means to have a focus on signs which contribute to revealing the secondary meanings with a structured methodology. The main problem is to understand how signs with synergic cooperation in the context of short stories avoid text from unilaterality and lead to a plurality of meaning by engaging audiences through referential codes. This essay studies the short story Merry Go Round from the book “Red Gloves” by Sepideh Shamloo. The paper is using a descriptive-analytical approach based on various codes from theorists’ points of view like Schindler or Barthes. Another aspect of the paper is analyzing structural elements that result in positive impacts on the code analysis of the work. Codes reflected in stories demonstrate predominant conventional systems such as social, behavioral, physical, commentary, mythical, spiritual, temporal, and local and they will result in the reproduction of cultural or social patterns in the view of audiences.
خلاصه ماشینی:
تحليل رمزگاني داستان کوتاه «چرخ فلک » اثر سپيده شاملو دانشجوي کارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي ، واحد علوم و تحقيقات ، نسرين برهاني دانشگاه آزاد اسلامي ، تهران ، ايران دانشيار، گروه زبان و ادبيات فارسي ، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد فرهاد طهماسبي اسلامي ، اسلامشهر، ايران چکيده تحليل رمزگان ها، در کانون توجّه قراردادن نشانگاني است که با شيوه اي نظام مند، دست يابي به معاني ثانويه را محقّق ميسازند.
افق مشترک در ميان اين نمونه ها اگرچه پرداختن به رمزگان هاي متني است امّا هيچ يک به شکل کامل به تحليل رمزگاني و بررسي ساختار داستان کوتاه ، به عنوان يک متن ادبي، بر اساس طبقه بندي چندلر دست نيافته اند.
نويسنده به عنوان عضوي از يک اجتماع و نمايندة يک مّلت ، با به تصوير کشيدن دغدغه هاي فکري خويش ، بخشي از گفتمان هاي دورة خود را وارد جرياني به نام داستان ميکند و از طرفي ديگر متن نيز تبديل به آينه اي تمام نما از اوضاع واحوال فرهنگي مردماني ميشود که نه به شکلي ساده بلکه در ساختاري پيچيده و هدفمند، به معرض تماشا در ميآيد و مخاطبانش را که از جرگۀ همان نسل يا نسل هاي پس ازآن هستند را از دريچۀ ادبيات به انديشه و تفکّر وا ميدارد؛ و به اين ترتيب است که «ادبيات مجرايي براي فهم واقعيت هاي جامعۀ معاصر ما خواهد بود.