چکیده:
«هرم بزرگ هستی» یا «نظم کیهانی»، بنیادیترین طرح هستیشناسی است که از آغاز دوران ماقبل تاریخ تاکنون در بین بسیاری از جوامع و فرهنگهای گوناگون بوده و جامعه را نظاممند میکرده است. نمونههایی از مفهوم «نظم کیهانی» در بین اقوام عبارت است از: در سنت هندی «ریته»، در باورهای زرتشتی «اشه»، در مصر باستان «ماعت»، در دین بودایی «دهرمه»، در مسیحیت «لوگوس»، در یونان باستان «دایکو» یا «منوس»، در خاور دور «دائو» و در اسلام «وحدت». بر این اساس، جهان مرکب از زنجیره عظیمی تصور میشد که نظمی قائممحور و غایتمند بر تمام موجودات، از راس تا پایینترین موجود حاکم را برقرار میسازد؛ یعنی دیدگاهی متافیزیکی که به دنبال معنا و انسجام در جهان بود. این دیدگاه که در اصل مبتنی بر اسطوره بود، دو جنبه آسمانی و زمینی داشت که در شکل زمینی منجر به شکلگیری نظامهای سیاسی و فلسفی گوناگون میشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است تا به جنبههای گوناگون یکی از این مفاهیم آن، یعنی «ماعت» در تمدن مصر باستان بپردازد و مشخص سازد که ابعاد گوناگون «ماعت» گویای منطق توحیدی است که با پیوند خوردن با امور ماورائی و آسمانی معنا پیدا میکند.
The "great pyramid of existence" or the "cosmic order" is the most fundamental ontological project that has existed among many different societies and cultures since the beginning of the prehistoric times and has systematized the society. Examples of the concept of "cosmic order" among nations are: the Indian tradition of "Rita", the Zoroastrian belief of "Ashe", "Maat" in the ancient Egypt, "Dharma" in Buddhism, "Logos" in Christianity, "Daiko" or "Minos" in ancient Greece, "Dao" in the Far East and "Unity" in Islam. Accordingly, the universe was thought to consist of a great chain that establishes a purposeful order for all beings, from the highest to the lowest beings; i.e. a metaphysical perspective that sought meaning and coherence in the world. Originally based on myth, this view had two aspects, celestial and terrestrial, and the terrestrial form led to the formation of various political and philosophical systems. Using a descriptive-analytical method, this research deals with one of its concepts, namely "Maat" in the ancient Egyptian civilization, in several aspects and shows that the various dimensions of "Maat" indicate a monotheistic logic that becomes meaningful in connection with the transcendental and celestial affairs.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اين مسئله، پرسش اصلي اين پژوهش بدين قرار است: در جامعه مصر باستان، ماعت در چه جايگاهي دارد و از چه کارکردهاي برخوردار است؟ در مصر باستان «ماعت» مفهومي انتزاعي در حوزه اجتماعي و کيهاني است و بهمثابه الهه نظم و حقيقت مجسم ميگردد و نمايانگر حس دقيق به هم پيوسته از حقيقت و نظم در تمام جوانب زندگي است که هر فرد، از هرم جامعه که پادشاه در رأس آن است، تا رعيت از طريق عملکرد صحيح و گفتار صادقانه مسئول حفظ ماعت است.
اين عنصر اساسي فراگير و پايدار در تمدن مصر باستان «ماعت» نام داشت و از چنان جايگاه والايي برخوردار بود که هر چيز مادي و معنوي را نمايان ميکرد و اولين بار در بين داستانهاي دهقانان بيان شده است.
اين متون حکايت از آن دارند که چگونه کشاورزان، مقامات و پادشاهان طبق ماعت زندگي ميکردند و از اينرو ميتوان استدلال کرد که ماعت بهمثابه ابزاري تحليلي در تمام زندگي روزمره براي تعيين معيارهاي زندگي در سراسر فرهنگ و تمدن مصر باستان مورد استفاده قرار ميگرفته است (مارتين، 2008، ص953) و همه چيز را با يک وحدت غيرقابل تغيير پيوند ميدهد: جهان، جامعه و افراد.
پيش از خلقت اين ماده اوليه، جهان در بينظمي و هرج و مرج کامل بود و خداي خالق که در متون ابتدايي در مصر باستان از او با نام آتوم (Atum) ياد شده است، با خلقت خود به اين ماده اوليه نظم دارد.