چکیده:
درحالی که تاکید مدیریت دانش سنتی بر فناوری یا طراحی سیستمهای اطلاعاتی پردازش گر دانش بود، در دیدگاههای نوین، بیشتر بر عوامل انسانی و رفتارهای موثر در تسهیم دانش تمرکز میشود. بنابراین هدف این پژوهش آن است که با تمرکز بر بعد انسانی تسهیم دانش، تاثیر سرمایه اجتماعی بر تسهیم موثرتر دانش کارکنان شرکت نفت و گاز پارس بررسی شود. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش درون واحدی و میان واحدی موثر است. همچنین بر اساس نتایج، سرمایه اجتماعی درافراد دارای تحصیلات بالاتر، میانگین بالاتری دارد و افراد با سابقه مدیریتی بیشتر، به لحاظ تسهیم دانش، میانگین پایین تری نسبت به افراد بدون سابقه مدیریتی یا دارای سابقه مدیریتی کمتر دارند. به نظر میرسد مدیران چندان حاضر نیستند اطلاعات و تجارب خود را در اختیار افراد زیرمجموعه، به ویژه کارکنان خیلی شایسته یا افراد تازه استخدام شده قرار دهند. این نتایج با نتایج پروژه اجرا شده در زمینه مدیریت دانش در شرکت نفت و گاز پارس در مدت دو سال اخیر همراستا بوده و تطبیق پیدا میکند. پیشنهاد میشود که شرکتهای زیرمجموعه صنعت نفت به عنوان شرکتهایی که در حوزه مدیریت دانش عملکرد نسبتا موفقی دارند، با تسهیم دانش و انتقال تجارب خود به سازمانهای دیگر، آغازگر حرکتی برای تسهیم دانش میان سازمانی و سوق دادن هرچه بیشتر کشور در مسیر توسعه یافتگی باشند. هم چنین با توجه به نتایج به دست آمده میبایست راهکارهای عملیاتی برای افزایش اعتماد میان کارکنان جهت تسهیم دانش پیاده سازی شود.
While Traditional knowledge management emphasis is more on the technology and designing information systems, modern approaches focus more on human resources and their behaviors in knowledge sharing. So this research aims to investigate the influence of social capital on knowledge sharing between human resources of Pars Oil and Gas Company (POGC) by focusing on human features of knowledge sharing. Data was gathered using questionnaire. Results show that social capital affects on inter and intra departments knowledge sharing; high educated employees have more social capital, however people with higher managerial experiences, show less social capital than less experienced employees. It seems that managers don’t prefer to share their knowledge and experiences with their subordinates especially the more competent or new employed ones. Finally it is suggested that corporations working in petroleum industry, as the corporations which are successful in knowledge management, should share their experiences and knowledge with other corporations. It is assumed that it might lead to Iran development in long run.