چکیده:
زمینه و هدف: خانواده بنیادیترین و مقدسترین نظام اجتماعی هر جامعهای است که عموماً هستهای حمایتی – عاطفی و مورد اعتماد افراد و محافظی قوی در مقابل فشارها، اضطرابها و خشونت دنیای خارج آنان محسوب میشود. این پژوهش به منظور بررسی خیابانیشدن زنان، تأثیر نظام و ساختار خانواده را بر این پدیده با اتکاء بر نظریات حوزه انحرافات اجتماعی، سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در قالب فرضیاتی ملهم از این نظریات، مورد آزمون تجربی قرار داده است. روششناسی: جمعیت آماری تحقیق، زنان خیابانی شهر تهران هستند. دادههای پیمایش در سال 1385 از سطح شهر و مراکز نگهداری زنان خیابانی جمعآوری شده است و داوری در باب فرضیات با استفاده از تکنیک آماری خیدو و رگرسیون انجام شدهاند. یافتهها و نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که گسیختگی خانوادگی با ایجاد فشار و روابط سرکوبگرانه بر روی زنان و دختران، آنان را به ناچار به حاشیه زندگی اجتماعی از جمله رها شدن در خیابانها و تنفروشی سوق میدهد. همچنین میزان تغییرات سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده با میزان تغییرات خیابانی شدن زنان همراه است.
Background and Aim: The family is the most fundamental and sacred social system of any society, which is generally considered as a supportive-emotional core of individuals and a strong protector against pressures, anxieties and violence of the outside world. In order to investigate the streetization of women, this study has experimentally tested the effect of family system and structure on this phenomenon by relying on theories in the field of social deviations, economic, social and cultural capital, in the form of hypotheses inspired by these theories. Methodology: The statistical population of the study is street women in Tehran. Survey data were collected in 2006 from the city and street women care centers and the hypotheses were judged using the statistical technique of Khido and regression. Findings and Conclusion: The results of the study show that family breakdown, by creating pressure and repressive relationships on women and girls, inevitably leads them to the margins of social life, including being left on the streets and prostitution. Also, the rate of change in the economic, social and cultural capital of the family is associated with the rate of change in the street women.
خلاصه ماشینی:
تأثير از هم گسيختگي خانوادگي بر خياباني شدن زنان تاريخ دريافت : ١٣٩٤/١٠/١٧ تاريخ پذيرش: ١٣٩٥/٠٢/٠٩ 2 بهرام رنجبر١، جعفر شرافتي پور از صفحه ٣٥ تا ٥٨ چکيده زمينه و هدف: خانواده بنياديترين و مقدسترين نظام اجتماعي هر جامعه اي است که عموما هسته اي حمايتي – عاطفي و مورد اعتماد افراد و محافظي قوي در مقابل فشارها، اضطرابها و خشونت دنياي خارج آنان محسوب ميشود.
مقاله حاضر با تکيه بر نظرياتي که به آن اشاره خواهد شد و از طريق طرح سؤالات زير درصدد تحليل توصيفي و تبييني پديده خياباني شدن زنان و دختران است : - چرا زنان و دختران خياباني مي شوند؟ - چه رابطه اي بين خانواده از هم گسيخته و خياباني شدن زنان اين گونه خانوادهها وجود دارد؟ بيان مسئله وقتي در جامعه اي دگرگوني هاي سريع رخ مي دهد، تمامي افراد اين دگرگونيها را به طور يکسان نمي پذيرند (روحالاميني ، ١٣٦٥: ٣٧).
کلمن (١٩٨٨) با تأکيد بر سرمايه اجتماعي در ميان اعضاي خانواده بر اين عقيده بود که تغييرات ساختاري در خانواده، فرصت حضور والدين را از آنان ميگيرد و از آنجا که زمان، پيش نياز جامعه پذيري و انتقال سرمايه اجتماعي است ، امکان شکل گيري پيوندهاي عاطفي پايدار، معقول و اثربخش در بين اعضاي خانواده ايجاد نميشود و روابط از حالت تعادل و تدبير اجتماعي خارج مي شود و به کاهش سرمايه اجتماعي فرزندان در درون و بيرون خانواده منجر مي شود؛ بنابراين خياباني شدن زنان، تابعي از گسيختگي ساختاري خانواده و روابط نامطلوب درون آن است (کلمن ، ١٩٨٨).