چکیده:
زمینه و هدف: امروزه کاهش امنیت اجتماعی شهرها، از نتایج رشد بیرویهی شهر و بیهویت ماندن در آن است. رویکردهای جدید طراحی محیطی نیز بر این نکته تأکید دارند که با توجه به ساختار کالبدی فضاهای شهری و تدوین و اعمال ضوابط ویژه در آنها، میتوان به میزان گستردهای از ارتکاب جرائم شهری جلوگیری کرد و «پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی» را میتوان برای کاهش یا جلوگیری از جرائم و بهسازی کیفیت زندگی دانست.
روششناسی: روش پژوهش حاضر، دارای رویکردی تحلیلی_توصیفی است. مبانی پژوهش به روش کتابخانهای و مرور اسنادی تهیه شده است. نگارندگان در این پژوهش، پس از بیان مفاهیمی مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین بیان ضرورت و اهمیت پرداختن به این موضوع، به بررسی پیشینه نظریههای طراحی کالبدی به منظور پیشگیری از جرائم محیطی پرداخته و پس از استخراج مؤلفهها، ابعاد و شاخصهای تأثیرگذار بر ارتقای امنیت اجتماعی برگرفته شده از نظرات اندیشمندان این حوزه، اقدام به تدوین الگوی تحلیلی مرتبط با موضوع پژوهش کردهاند و سپس پرسشنامهای بر اساس شاخصهای بیان شده در این الگوی تحلیلی تنظیم شده است.
یافتهها: با استفاده از آزمون تی؛ تحلیل همبستگی، رگرسیون ساده و چند متغیره در نمونه موردی مدنظر مورد سنجش قرارگرفته که در نهایت، صحت و درستی الگوی مفهومی تبیین شده اثبات شد.
نتیجهگیری: نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد که مؤلفه حس مالکیت (قلمروگرایی)، بیشترین نقش را در ارتقای امنیت اجتماعی بافتهای فرسوده شهری به نسبت مؤلفههای دیگر دارا است.
Background and objectives: Today, the social security reduction in cities is a result of the city's overwhelming growth and lack of security. New approaches to environmental design emphasize that considering the physical structure of urban spaces and the formulation and application of special rules in them, a considerable amount of urban crime can be prevented and "crime prevention through environmental design" can be used to reduce or prevent crime and improve the quality of life. Methodology: The methodology of this study has an analytical-descriptive approach. The principles of research are provided by library and documentary review. In this research, after expressing the concepts related to the subject of research as well as the necessity and importance of addressing this issue, the authors review the background of physical design theories for the prevention of environmental crimes and after extracting the components, dimensions and indicators that affect social security enhancement based on the views of the intellectuals of this field, they have developed an analytical model related to the topic of research, and then a questionnaire is developed based on the indicators expressed in this analytical model. Findings: Using t-test, correlation analysis, simple and multivariate regression the case in question was measured. Finally, the accuracy of the explained conceptual model was confirmed. Results: The results of statistical analyses show that the sense of ownership component (Territoriality) has the greatest role in promoting the social security of urban distressed structures as compared to other components.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب در محدوده شهرها، کانون هايي شکل مـي گيـرد کـه داراي فرصـت هـا و اهداف مجرمانه بيشتر و به دنبال آن ، جرائم بسيار بالاتري است ؛ بنابراين شناسـايي ايـن محدوده ها و بررسي مشخصات کالبـدي ، خصوصـيات اجتمـاعي ، اقتصـادي و فرهنگـي ساکنان ، نوع کاربري اراضي و کارکردهاي اصلي اين مکان ها و سعي در ايجـاد تغييـرات بنيادي در عوامل به وجود آورنده و تسهيل کننده فرصت هاي جرم و طراحـي فضـاهاي کالبدي مقاوم در برابر بزه کاري ، بيش از پيش اهميت يافته است تا بدين وسـيله امکـان کنترل ، پيشگيري و کاهش نرخ ناهنجاري هاي شهري فراهم آيد (کلانتري ،٧٦:١٣٨٦) و ازآنجاکه جلوگيري از جرائم شهري - از طريق طراحي شهر- جديدترين رويکرد به مقوله امنيت در ساختار شهري به حساب مي آيد که بايد همراه با ديگر مؤلفه ها در شهر، مورد ارزيابي و پژوهش قرار گيرد؛ بنابراين نگارندگان در اين پژوهش ، پس از مروري اجمـالي به مباني نظري و نظريه هاي موجود در اين زمينه و اخذ جامع ترين نظريـات مداخلـه در حوزه کار طراحي شهري ، مبادرت به استخراج الگوي تحليلي برگرفتـه از مبـاني نظـري کرده که در نهايت الگوي تدوين شده در نمونه موردي ، مورد سنجش قرار مي گيرد.