چکیده:
هدف : بررسی مقایسه ای نوع سازوکار های دفاعی، رضایت از زندگی و میزان بهزیستی در دانشجویان دانشگاه های مازندران ، هدف این پژوهش بود.
روش اجرا: روش تحقیق علی مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی و غیر دولتی در سطح استان مازندران بود. حجم نمونه شامل ٩٧٥ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی(٥٢٥دختر،٤٥٠ پسر) و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده شامل ٣ پرسش نامه :١- پرسش نامه رضایت از زندگی ٢-پرسش نامه بهزیستی شخصی٣-پرسش نامه سبکهای دفاعی بود. تحلیل داده ها بر اساس همبستگی پیرسون ، t-test، تحلیل واریانس ، رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافته ها: داده ها نشان داد که میزان رضایت از زندگی و بهزیستی شخصی دانشجویان بطور معناداری بالاتر از میانگین است . بین سبکهای دفاعی رشد یافته با سطح بالای هر دو متغیر بهزیستی شخصی و رضایت از زندگی دانشجویان همبستگی وجود دارد. بهزیستی شخصی و نوع سبکهای دفاعی با وضعیت تاهل و جنسیت رابطه معناداری نداشت . رضایت از زندگی با جنسیت رابطه معناداری نشان نداد اما با وضعیت تاهل رابطه معنادار داشت . بین بهزیستی شخصی و رضایت از زندگی دانشجویان نیز همبستگی مثبت وجود داشت .
نتیجه گیری: سازوکارهای دفاعی رشد یافته در افراد با بهزیستی شخصی و رضایت از زندگی بالا دارای میانگین بالاتر از افرادی است که از بهزیستی شخصی و رضایت از زندگی پایین برخوردارند. نظر به همبستگی بین رضایت از زندگی بالا با سازوکار های دفاعی رشد یافته اینکه سبکهای دفاعی و نیز متغیر های رضایت از زندگی و بهزیستی ٥هنی، اموری اکتسابی و حاصل یادگیری در خانواده و اجتماع هستند، بنابراین استفاده از سبکهای دفاعی رشدیافته به عنوان یک مهارت مقابله و مواجهه برای حل مشکلات و معضلاتی همچون استرس و اضطراب با توانمندیهای شناختی( رضایت از زندگی) و رشد یافتگی عاطفی و هیجانی در مجموع با یکدیگر رابطه مثبت معنادار دارند. لذا عملکرد خانواده و جامعه برای کسب ، اصلاح و ارتقای توانمندیهای شناختی و عاطفی و نیز مهارتهای مواجهه با استرس و اضطراب که بیماری قرن شمرده می شود، از ضرورت ها و الویت های آموزشی محسوب می گردد.
خلاصه ماشینی:
نظر به همبستگي بين رضايت از زندگي بالا با سازوکار هاي دفاعي رشد يافته اينکه سبکهاي دفاعي و نيز متغير هاي رضايت از زندگي و بهزيستي ٥هني، اموري اکتسابي و حاصل يادگيري در خانواده و اجتماع هستند، بنابراين استفاده از سبکهاي دفاعي رشديافته به عنوان يک مهارت مقابله و مواجهه براي حل مشکلات و معضلاتي همچون استرس و اضطراب با توانمنديهاي شناختي( رضايت از زندگي) و رشد يافتگي عاطفي و هيجاني در مجموع با يکديگر رابطه مثبت معنادار دارند.
از آنجاييکه در حيطه مطالعات روان شناسي مثبت نگر، پژوهشگر بررسي مستقلي که به رابطه بين ميزان رضايت از زندگي، بهزيستي شخصي و سازوکارهاي دفاعي بپردازد، مشاهده نکردو عمدتا بررسي ها به افراد عادي و بيمار پرداخته اند و نظر به اهميت موضوع ارتقاي کيفيت زندگي در بين دانشجويان که سرمايه انساني براي توسعه پايدار کشور محسوب مي شوند، لذا بررسي توانمنديها، فضايل و ويژگيهاي مثبتي که پيش بيني کننده سازوکارهاي دفاعي مورد استفاده فرهيختگان جامعه در مواجهه با اضطراب هستند را در جو زماني و مکاني کنوني در استان مازندران حائز اهميت دانسته تا بر اين مبنا به ايجاد، ارتقا، گسترش و آموزش اينگونه توانمنديها در سطوح مختلف آموزشي براي پيشگيري از فراواني استفاده از سازوکارهاي دفاعي رشد نايافته و روان آزرده واردست يازيد.
11- Cramer 12-Di Rago 13-Seeking social support 14-Conscious Cognitive Strategy 15- Involuntary Mental Mechanism 16- Self-harm لذا هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي رابطه ي سه سازوکار دفاعي رشديافته ،رشد نايافته و روان آزرده واربا بهزيستي شخصي و رضايت از زندگي بود، فرضيه ها ي پژوهش به شرح زير بررسي شدند: -١ بين ميزان رضايت از زندگي و بهزيستي شخصي دانشجويان با سازوکار دفاعي رشديافته رابطه مثبت وجود دارد.