چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه خودآگاهی، احساس حقارت، یاس و ناامیدی با تعهد سازمانی در بین کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان خرمآباد به مرحله اجرا درآمد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری این ادارات جمعا 620 نفر میباشند. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 242 نفر (27 نفر زن و 215 نفر مرد) تعیین شد و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی پرسشنامهها در بین نمونه مشخص شده توزیع و تکمیل گردید. ابزار گردآوری دادهها شامل: پرسشنامه امنیت روانی مازلو (1952) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990). اطلاعات تحقیق با استفاده از نرمافزار spss و با روش همبستگی و رگرسیون تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان دادند که: بین خودآگاهی، احساس حقارت، یاس و ناامیدی با تعهد سازمانی رابطه معناداری در سطح (001/0> p) وجود دارد. براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، مولفههای یاس و ناامیدی و احساس حقارت از قابلیت پیشبینی تعهد سازمانی برخوردار هستند (05/0> p) و مولفه خود آگاهی از قابلیت پیشبینی تعهد سازمانی قابلیت برخوردار نیست (05/0 <p).
خلاصه ماشینی:
براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، مولفههای يأس و نااميدي و احساس حقارت از قابلیت پیشبینی تعهد سازمانی برخوردار هستند (05/0>p) و مولفه خود آگاهي از قابلیت پیشبینی تعهد سازمانی قابلیت برخوردار نیست (05/0 واژههایکلیدی: خودآگاهی، حقارت، یأس، ناامیدی، تعهد سازمانی مقدمه مطالعه اندیشمندان در مورد تعهد سازمانی: مطالعه کوچ و استیرز:#$$000 > در این مطالعه که در سال 1978 انجام شد، برخی از عوامل مؤثر برافزایش تعهد سازمانی به صورت زیر مطرح شده > 1- عوامل شخصی: اصلیترین عامل شخصی، میزان تعلق و پیوستگی بالقوهای است که کارمند در اولین روزگاری، با خود به سازمان میآورد.
بنابراین به نظر میرسد بالاترین سطح تعهد اولیه در میان افرادی وجود دارد که توجیه خارجی و ضعیفی برای اولین انتخاب آنها وجود دارد، و دیگر اینکه انتخاب اولیه را قطعی و غیرقابل تغییر میبینند یعنی فرصتی برای تغییر تصمیم اولیه خود ندارند (همان منبع، احساس امنیت از نظر رجبیپور: احساس امنيت موضوعي روانشناختي است و وقتي انسان با شنيدن خبري در زمينههاي گوناگون و يا مشاهده رفتار يا رخدادي كه مستقيم يا غيرمستقيم با تعلقات و منافع مادي و معنوي وي در تضاد بوده و به نوعي خاطرجمعي، اطمينان، ايمني، آسودگي و آرامش قلبي او را تحت تأثير قرار داده و ذهن او را درگير كرده، روبرو ميشود در چنين شرايطي احساس ناامني به وي دست خواهدداد، به عبارت ديگر احساس امنيت عبارت از احساس آزادي نسبي از خطر كه اين وضع خوشايندي در افراد جامعه ايجاد و فرد در آن احساس آرامش جسمي و روحي ميكند (رجبيپور، 1384، 93).