چکیده:
اصطلاح شبه جمله یا صوت به گروهی از واژهها اطلاق میگردد که در همهی زبانها وجود دارد و بیانگر احساسات، عواطف و هیجانات درونی اهل زبان است. هر چند در مطالعات دستوری نوین این مورد در مقوله بندی واژهها قرار نمیگیرد، اما از زاویهای دیگر بررسی میشود. شبه جمله در هر زبانی از جمله انگلیسی، فارسی و آنچه در زبان عربی معادل آن است، در القای عاطفه و احساس به مخاطب از سطح بالاتر و قویتری نسبت به یک جمله کامل برخوردار است. در هر زبانی شبه جمله یا صوت علاوه بر این که مانع از اطالهی کلام میشود هم عامل توسع معنایی سخن و هم باعث تنوع کاربرد کلمات در جمله میباشد. ابن مالک (600ق) اولین شخصی است که این اصطلاح را به کار برده است. پس از ابن مالک تنها نحوی عرب که اهمیت و اعتبار ویژهای به این اصطلاح بخشید و بابی مستقل بدان اختصاص داد. در نحو عربی بر ظرف و جار و مجرور عنوان شبه جمله اطلاق میشود و تنها وجه مشابهت آنها با جمله پیوند و پیوستگی کلمهها به یکدیگر است. از اینرو که پیوند دارد مفرد نیست و از آن رو که هیچ گونه اسنادی ندارد جمله نیست و فقط شباهت در ترکیب است که باعث شده که اصطلاح شبه جمله بر آن نهاده شود.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).