چکیده:
نظام های فرهنگی جهان، به اعتراف جامعه شناسان، با پیدایش دین پایه گذاری شده اند، اما تأثیرگذاری ادیان مختلف بر روند شکل گیری فرهنگ اجتماعی متفاوت بوده است.اما از آن جا که ادیان الهی، به فرد و جامعه، اصالت داده اند و اصولاً نگرش جامعه شناختی این گونه ادیان، بر «اصالت آمیخته فرد و جامعه» مبتنی است و احکام و تعالیم این گونه ادیان نیز به جنبه خاصی از حیات انسانی محدود نمی باشد، بی تردید موجودیت هر فرهنگ اجتماعی و تحولاتی که در طول تاریخ حیاتش تجربه می کند، در این گونه جوامع، تابعی از تعالیم و آموزه های دینی است اما این بدان معنا نیست که هر فرهنگ اجتماعی، الزاماً با دین و آموزه های آن، رابطه و هماهنگی تام دارد . دینداری یکی از عوامل مؤثر بر رفتار و نگرش انسانها در جوامع گوناگون است و از مهمترین پدیده هایی است که پژوهشگران علوم اجتماعی به آن توجه کرده اند .هدف سیاستگذاری فرهنگی بایستی معطوف به فراهم آوردن شرایط مناسب برای شـکوفایی استعداد انسانها و اشاعه خلاقیت و نـوآوری باشـد و طبعـاً چنـین امـری بـدون مشـارکت مـردم امکانناپذیر است و این خود در گرو ارتباط متقابل میان ملت و دولت است دولت زمانی میتوانـد در امور فرهنگی کارآمد باشد لذا در این پژوهش به رابطه ی دین و فرهنگ بر سیاست گذاری اجتماعی در شهر تهران پرداخته شده است.
The cultural systems of the world, according to sociologists, were established with the advent of religion, but the influence of different religions on the formation of social culture has been different. The sociological attitude of such religions is based on the "mixed originality of the individual and society" and the rules and teachings of such religions are not limited to a particular aspect of human life. Slowly, in such societies, it is a function of religious teachings, but this does not mean that every social culture necessarily has a relationship and harmony with religion and its teachings. Religiosity is one of the factors affecting the behavior and attitudes of human beings in different societies and is one of the most important phenomena that social science researchers have paid attention to.The goal of cultural policy-making should be to provide the right conditions for human talents to flourish and to spread creativity and innovation. Be efficient in cultural affairsTherefore, in this study, the relationship between religion and culture on social policy in Tehran has been studied.
خلاصه ماشینی:
هدف سياستگذاري فرهنگي بايستي معطوف به فراهم آوردن شرايط مناسب براي شـکوفايي استعداد انسان ها و اشاعه خلاقيت و نـوآوري باشـد و طبعـا چنـين امـري بـدون مشـارکت مـردم امکان ناپذير است و اين خود در گرو ارتباط متقابل ميان ملت و دولت است دولت زماني ميتوانـد در امور فرهنگي کارآمد باشد لذا در اين پژوهش به رابطه ي دين و فرهنگ بر سياست گذاري اجتماعي در شهر تهران پرداخته شده است .
با توجه به اين که بعد از انقلاب در کشور ، بر موضوع دينداري افراد جامعه و تقويت آن تاکيد اساسي گرديده است و ماهيتا انقلاب ايران با پسوند اسلامي ( ديني ) همراه بود ، بنابراين در طي دهه هاي اخير و بويژه از دهه هفتاد ، سياستي بنام سياست فرهنگي بنيان نهاده شد .
سوال اصلي پژوهش حاضر، اين است که آيا فرهنگ بر دين و سياستگذاري اجتماعي شهروندان تهران و ميزان دينداري اجتماعي آنان رابطه وجود دارد ؟ روش تحقيق : مروري بر پژوهش هاي انجام شده حاکي از آن است که در مطالعات متعددي که در زمينه دين داري انجام شده است ، ارتباط بين دين داري و سياست گذاري فرهنگي مورد توجه قرار نگرفته است ؛ اما در زمينه دينداري افراد، پژوهش هايي در داخل و خارج کشور انجام شده است .
اهميت و ضرورت انجام تحقيق با پيروزي انقلاب اسلامي و ظهور و باز تعريف ارزش ها و مفاهيم ديني و شدت تأثير آن بر جنبه هاي فرهنگي و تحولات ارزشي ، مفهوم سياست گذاري بيش ازپيش تحت تأثير جنبه هاي ارزشي و ايدئولوژيکي قرار گرفت و نظامي سياسي حاکم شدکه بنابر سرشت خود ، فرهنگ را به عنوان چارچوبي قاعده مند و موتور محرک سياسي اجتماعي حيات ديد.