چکیده:
نظریه انتقال قدرت بر مسئله پویایی نظام و چگونگی تحول قدرت در سیستم بینالملل تمرکز دارد و ماهیت نظام بینالملل را دارای خصلتی سلسله مراتبی میداند که بر اساس آن منازعه و کشمکش برای کسب سلطه همواره امکانپذیر است. ارگانسکی بهعنوان یکی از برجستهترین نظریهپردازان انتقال قدرت، در قالب این نظریه امکان خیزش چین را یکی از واقعیتهای نظام بینالملل میداند و تأکید میکند که چرخه قدرت بر اساس رشد تکنولوژیکی و در مرحله بلوغ قدرت صورت میگیرد و در این مرحله دولتها منابع مختلف خود را برای انتقال قدرت به کار میگیرند و لذا چین در آینده در چنین وضعیتی قرار خواهد گرفت. این پژوهش بر این مسئله تمرکز دارد و هدف اصلی آن این است که مسئله خیزش چین را بر مبنای دیدگاه انتقال قدرت در دوره شی جین پینگ و با تأکید بر 3 استراتژی اقتصادی این کشور تبیین نماید. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش این است که استراتژیهای اقتصادی شی جین پینگ شامل «یک کمربند و یک جاده»، «طرح ساخت چین 2025» و «راهاندازی بورس نفت خام چین بر مبنای یوان» از چه جایگاهی در دیدگاه انتقال قدرت چین برخوردارند؟ طبق نتیجه این پژوهش، این 3 استراتژی اگرچه جنبهای اقتصادی دارند اما اهداف سیاسی و امنیتی کلانی را برای چین به دنبال دارند و رهبر جدید چین تلاش کرده است که از طریق آنها اهداف کلان هژمونیک و انتقال قدرت چین را پیش برد. پاسخ به سؤال پژوهش در قالب روش تحلیلی-توصیفی صورت پذیرفته است.
The power transition theory focuses on the dynamics of the international system and the evolution of power in the international system, and it believes that the international system is hierarchical, and that conflict and struggle for dominance are always possible. As one of the most prominent power transition theorists, Organski sees China's rise as one of the international system's realities, emphasizing that the power cycle is based on technological growth and power maturity, and at this stage, states use their various resources to transfer power, and China will be in a similar situation in the future. This study focused on this topic and attempted to explain China's rise using the power transition view during Xi Jinping's era and the country's three economic strategies. As a result, the central question of this research is what role Xi Jinping's economic strategies, such as "One Belt, One Road," "Made in China 2025," and "Launching China's Crude Oil Exchange Market based on Yuan," play in China's power transition? According to the findings of this study, while these three strategies are primarily economic in nature, they have significant political and security implications for China. Moreover, China's new leader has sought to advance China's grand hegemonic goals and power transition through these strategies. The analytical-descriptive methodology will be used to answer this question.
خلاصه ماشینی:
ارگانسکي به عنوان يکي از برجسته ترين نظريه پردازان انتقال قدرت ، در قالب اين نظريه امکان خيزش چين را يکي از واقعيت هاي نظام بين الملل ميداند و تأکيد ميکند که چرخه قدرت بر اساس رشد تکنولوژيکي و در مرحله بلوغ قدرت صورت ميگيرد و در اين مرحله دولت ها منابع مختلف خود را براي انتقال قدرت به کار ميگيرند و لذا چين در آينده در چنين وضعيتي قرار خواهد گرفت .
با توجه به ارتباط عميق بين استراتژيها و مؤلفه هاي اقتصادي دولت ها با انتقال قدرت جهاني آن ها، اين پژوهش بر مباني اقتصادي انتقال قدرت چين در دوره ي شي جين پينگ تمرکز کرده و سؤال اصلي نويسندگان اين است که استراتژيهاي اقتصادي موردتوجه شي جين پينگ شامل «يک کمربند و يک جاده »، «طرح ساخت چين ٢٠٢٥» و «راه اندازي بورس نفت خام چين بر مبناي يوان » از چه جايگاهي در ديدگاه انتقال قدرت چين برخوردارند؟ طبق فرضيه پژوهش ، اين سه استراتژي اگرچه جنبه اي اقتصادي دارند اما اهداف سياسي و امنيتي کلاني را براي دولت چين به دنبال دارند و رهبر جديد چين تلاش کرده است که از طريق آن ها اهداف کلان و انتقال قدرت چين را پيش برد.
٣- تاريخچه : الگوي انتقال قدرت در سياست خارجي چين در دوره شي جين پينگ چين پس از انجام اصلاحات اقتصادي دهه ١٩٧٩ در راستاي ارتقاي جايگاه بين المللي خود کوشيد و اين مسئله باعث شد که آمريکا در دهه ١٩٩٠ بر عواقب خيزش چين تأکيد نمايد (هدايتي شهيدان ، رمضان پور شلماني، ١٣٩٨: ٧٦)؛(٧٦ :٢٠١٩ Ramazanpoor &Hedayati Shahidan ).