چکیده:
گفته شده «وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً» تمثیلی است از دو نوع سرزمین یا دو نوع انسان لذا اینکه مقاومت از کدام اقلیم اعتقادی، متولد شود و آیا از سرزمین و طبیعتی بد طینت یا سرزمینی پاک، رویش پیدا کند تأثیری روی کارکرد، عملکرد و محصولاتش خواهد داشت یا نه میتواند مسئله ما دراین مقاله باشد. ما انسانها از مقاومت مقتدرعزیز و مقاومت نیرومند موفق معمولاً تصاویری در اذهان داریم و براساس آن تصاویر ذهنی؛ به تائید و تقویت یا طرد و تضعیف آن دو میپردازیم. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی میباشد که؛مقاومت مقتدرعزیز درخوانش اسلامی(در فرهنگ انتظار) با مقاومت نیرومند موفق درخوانش مادی؛ چه تمایزات و مشترکاتی دارند؟برای دستیابی به پاسخ؛ از چارچوب نظری معادگرایی و روش مطالعات تطبیقی استفاده شد. پژوهش براین فرضیه استوار است؛ این دو در عینحالیکه برپایه دایره مأذونات از همدیگر متمایز میشوند و تمایزات ماهوی با هم پیدا میکنند ولی از مشترکاتِ ظاهری نیز بهرهمند میباشند. یافتههای پژوهش حاکی ازایناست که اگرچه هر دو نوع مقاومت؛ حظی از، اصول، اخلاق، دلیر مردی، مروت و... داشتهاند ولی مقاومت مقتدر عزیز ماناتر، پایدارتر و بانشاطتر است زیرا بسترساز آن فرهنگ انتظار بوده است که علاوه بر پشتوانه عقلانی معطوف به هدف از پشوانه معطوف به ارزش الهی نیز بهرهمند است.
It has been said; Whether it grows from a clean land or not will have an impact on its function, performance and products or not can be our issue in this article. We humans usually have images in our minds of powerful resistance and strong resistance, and based on those mental images; We confirm and strengthen or reject and weaken the two. The purpose of the present study is to answer the basic question that: "Dear powerful resistance in Islamic reading (in the culture of waiting) with strong successful resistance in material reading; What are their differences and commonalities? To get the answer; The theoretical framework of "resurrectionism" and the method of "comparative studies" were used. The research is based on this hypothesis; While the two are distinguished from each other on the basis of the circle of authorizations and find substantive differences with each other, they also benefit from the apparent commonalities. The findings of the research indicate that although both Type of resistance; They have had some principles, morals, bravery, virtue, etc., but the powerful resistance is more stable, stable and cheerful because the bedrock of that culture has been waiting, which in addition to rational support aimed at the goal of rational support aimed at Divine value also benefits.
خلاصه ماشینی:
و لذت وهمی(یکبار در قرآن به آن اشاره شده است)(احمدپور،1399: 20) دسته سوم از تک حسیها؛ کسانی هستند که فقط دغدغه آینده را دارند نه گذشته و نه حال هیچ کدام برایشان مهم نیست و تمام تلاششان را برای بهتر شدن آینده میگذارند و برای آن میاندیشدن و برای آن جد و جهد میکنند و از حال و گذشته خود غافل میگردند دسته چهارم تلفیقیها هستند یعنی کسانی که هیچیک از سه حس را معطل نمیگذارند رویکردی که آن را میتوان در مکتب و فرهنگ انتظار به نحو احسن مشاهده کرد مکتبی که به دنبال با هم دیدن هر سه حس و اعتدال دیدن و نگه داشتن سه حس در زندگی خود است زیرا اهل این مکتب نقطه عزیمتشان را حال گرفته و با کمک از حس گذشته و با نگاه به حس آینده، زندگی خود را ساماندهی میکنند زیرا انتظار عبارت از حالتی نفسانی است مبتنی برتوجه کردن به یک چیز و آرزو کردن و طلب تحقق آن است(راغب اصفهانی، 1362: 497)و در معنای اصطلاحی دینی؛ انتظارمثبت، یعنی ننشستن در مسجد، حسینیه، منزل، و دعا کردن و فرج امام زمان( را از خدا خواستن و کاری به کار جهان نداشته باشیم که در آنچه میگذرد، بلکه انتظار یعنی اندیشیدن در کاستیها و کمبودها و تلاش برای رفع معایب و نواقص(صافی گلپایگانی، 1381: 16-17) یعنی فرهنگی که نمیگذارد مردم تسلیم ظلم شوند بنابراین انتظار با چهار ویژگی(نخست، «عدم اکتفا به واقعیتهای موجود و به تعبیری اعتراض به وضع موجود،(یا متوقف نشدن و نماندن درحسِحال) دوم؛ اقدام برای رسیدن به مطلوب،(توجه جدی به حسِ گذشته) سوم؛ وجود واقعیتی متعالی(باور و درک فرهنگ انتظار یا همان حسِآینده) چهارم؛ امکان دستیابی به واقعیت مطلوب،(عنایت به حسِآینده) شناخته میشود که حکایت از تؤامانی و تلفیقی دیدن سه حس میباشد.