چکیده:
با توجه به این که اهم منابع استباط احکام شرعی، از مقوله الفاظ است ، علمای علم اصول ، بحث از الفاظ و موضوع له الفاظ را مطرح نموده اند. آقای خوئی از معدود علمائی است که دیدگاهی متفاوت از مشهور اخذ کرده و موضوع له الفاظ را معانی مراد دانسته است . از طرفی آخوند خراسانی، محقق عراقی، امام خمینی ، شهید صدر، محقق روحانی و برخی دیگر مدعی شده اند که موضوع له الفاظ ، معانی مراد نبوده ، بلکه قائل بر وضع الفاظ بر ذات معانی شده اند و ادله ی طرف مقابل را ناتمام دانسته اند. از این رو تلاش کرده ایم که در این مقاله ، ابتدا ادله ی وضع الفاظ بر ذات معانی را تبیین کرده و مناقشاتی را که آقای خوئی و بقیه بر این ادله وارد کرده اند را مورد بررسی قرار دهیم تا مقایسه ای بین ادله ی این دو نظر صورت گیرد و بر این اساس در پایان نتیجه گرفته ایم که وضع الفاظ بر معانی مراد صحیح نیست و الفاظ بر ذات معانی وضع شده اند.
روش تحقیق این مقاله ، توصیفی میباشد و از منابع کتابخانه ای و رایانه ای استفاده شده است .
خلاصه ماشینی:
کلام امام خميني امام خميني نيز همين اشکال را بر تقيد اسمي موضوع له به اراده (چه مراد بالذات باشد چه بالعرض ) را مطرح ميکند و مي فرمايد: «و از طرفي هم اين اشکال پيش ميآيد که بنابر تقيد اسمي بايد وضع ، عام و موضوع له ، خاص گردد؛ زيرا منظور از اراده ، اراده اي است که در نفس متکلم ، تحقق مييابد، و چنين اراده اي، جزئي ميباشد، لذا معنايي که به اراده ، مقيد شده است نيز به تبع اراده ، جزئي ميشود و موضوع له ، خاص ميگردد.
اما اگر بگوييم که لفظ بر ذات مفهوم ، وضع شده است و بين او و اراده ، نسبتي برقرار باشد، معناي موضوع له ، مراد بالعرض ميگردد و با اين فرض ميتوان هم موضوع له را به اراده ، قيد زد و هم اين که قابل انطباق بر خارج نيز ميشود.
کلام محقق عراقي محقق عراقي، کلامي مانند نظر محقق اصفهاني و به اصطلاح ، قضيه ي حينيه را مطرح ميکند و اشکالات ثبوتي آخوند را وارد نميداند و قائل است که وضع الفاظ بر معاني مراد، ثبوتا ايرادي ندارد ولي يک اشکال اثباتي وجود دارد که غرض از وضع ، فقط ايجاد علقه بين لفظ و معنا ميباشد لذا وضع هم به تبع غرضش ، محدود به صورت مراد بودن نميباشد.