چکیده:
مقالۀ حاضر اختصاص دارد به نقد، ترجمه، شرح و تحلیل کتاب النغم اثر ارزشمند و کوتاهِ یحییبن المنجم دانشمند قرن سوم هجری، که در آن روایت اسحاق موصلی از «مکتب غناء قدیم» آورده شده است. این رساله جزو قدیمیترین آثار در موسیقی نظری است که شیوۀ تحلیلی دارد و درعینحال به سنت شفاهی و عملیِ موسیقی نزدیک است و با سنت ریاضیاتی- فلسفی که بعدها غلبۀ مییابد تفاوتهای اساسی دارد. محور اصلی رساله، اول بررسی تعداد نغمات اصلی در موسیقی و جایگذاری آنها بر روی عود، و دوم شرح نظریۀ «مجرا» است که ابداع اسحاق موصلی است. در تحلیل نظام نغمگانی المنجم مشخص میشود که این نظام شامل ده نغمه و متشکل از دو مجرای بنصر هشت نغمهای و وسطی هفت نغمهای است که قطعاً در دو نغمه اختلاف دارند و در بقیۀ نغمات مشترکاند، و نشان داده میشود که آنچه تا امروز مطرح شده و اینکه نظریۀ مجرا مشابه مد یا گام شمردهشده صحیح نیست. در این مقاله، علاوه بر نقد رساله، متن کامل آن به فارسی ترجمه شده و بر مبنای آن ضمن اشاره به اشکالات شرحهای قدیمیتر و نقد آنها، شرح و تحلیلی سرراست و متنمحور از آراء المنجم ارائه میشود.
The current article presents a review, translation, and analysis on the brief and invaluable Kitab al-Nagham of Yhaya ibn alMunajjim - a scientist in third century - in which there is Ishaq alMawsili’s account on the "Old School of Qina". This School, which existed before translating Greek books and is largely inspired by the pre-Islamic music, is much different, regarding the culture, from what alFarabi introduced. The core of this treatise is first to study the number the main notes and position them on the Oud and then explicating the notion of "Majra" which was innovated by Ishaq alMawsili‘s analysis of the notation system indicates that the system is founded on ten notes which can develop into two Majras: Binsir and Vusta consisting of eight and seven notes respectively. These two are different in at least two notes and have the other notes in common. The analysis also disproves what has been asserted so far and that Majra is similar to mode and scale. The term “Imad” is introduced as the standard note to tune instruments accordingly. Terms such as “Saut” and “Tabaqa” which are used in the text have different meanings than what they denote today. The treatise also discusses the number and the purpose of oud’s strings. This treatise is one of the oldest works in theoretical music which has adopted an analytical approach and at the same time is similar to the practical tradition of music. This current article includes a translation of the original text in Persian, based on which a text-oriented analysis and an explication of alMunajjim’s ideas along with criticism of older accounts are presented.
خلاصه ماشینی:
در تحلیل نظام نغمگانی المنجم مشخص میشود که این نظام شامل ده نغمه و متشکل از دو مجرای بنصر هشتنغمهای و وسطی هفتنغمهای است که قطعاً در دو نغمه اختلاف دارند و در بقیۀ نغمات مشترکاند و نشان داده میشود که آنچه تا امروز مطرح شده و اینکه نظریۀ مجرا مشابه مد یا گام شمرده شده است صحیح نیست.
زکریا یوسف این رساله را براساس نسخة لندن با نام رسالة فی الموسیقی در قاهره چاپ کرده و یوسف شوقی از روی نسخههای موزۀ بریتانیا و رامپور هند با نام رسالة ابن المنجم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی بازهم در قاهره چاپ کرده است که شرح و حواشی بسیاری دارد و تئوری موسیقی قدیم و زندگی اسحاق موصلی را نیز شامل میشود.
فارمر طبقه را به «گام جابهجا شونده» 52 ترجمه کرده است (Farmer 1929: 103) که بهنظر میرسد ملهم از نظریات فارابی و بعد مکتب منتظمیه باشد، زیرا در آنجا طبقه مشابه گام یا مد است که از یک مبدأ مشابه تونیک شروع میشود و مثلاً طبقهای با هجده نغمه وجود دارد، اما در قرن دوم، طبقه الزاماً بهمعنای مد با مبدأ یا نغمۀ شروع مشخص نیست، بلکه میتواند منظور زیروبمی مبدأ برای نغمات باشد؛ مثلاً در الاغانی از قول ابنجامی روایتی است که در آنجا به نوازنده گفته میشود که کوک نغمات عود خود را بالاتر ببرد تا با «طبقه»ی خواننده یکی شود (الاصفهانی 1963: 80).
در این مقاله، بعد از معرفی رساله و خود المنجم و همچنین اسحاق موصلی و مکتب او و شرح مختصری دربارة زمانۀ شکلگیری رساله، متن اصلی و کامل کتاب النغم به فارسی ترجمه شده است.