چکیده:
فرزندنامه از گونههای مهم و کهن ادبتعلیمی است که والدین باهدف آموزش علوم و تربیت دینی و اخلاقی فرزندان نوشتهاند. فرزندنامهنویسان، همیشه با محدودیتهای رتوریکی روبرو هستند؛ بنابراین، در پی یافتن شگردهای بلاغی برای رفع این مشکل هستند. نقیضهگویی، شگردی بلاغی است که با هنجارشکنیِ سنّتهای اندرزی، باورهای نهادینهشده در مخاطبان را درهم میشکند و با اصل غافلگیری، میتواند موجب تأثیر بیشتر در مخاطب شود. نصایح شیخالمقامرین، نقیضهای است بر قابوسنامه که ابراهیم خراسانی برای فرزندش نوشته است. در این مقاله، با رویکرد تطبیقی و تحلیلی، کارکردهای نقیضهگویی در این اثر بررسی شد. شیخالمقامرین از دو سنّت همیشگیِ موجود در فرزندنامهها که «توجه به سودشخصیِ فضایل اخلاقی» و «قضاوت مردمان زمانه» است، انتقاد میکند و از نقیضه بهره میبرد تا نخست، نابسامانیها و مفاسد روزگار خود را برای فرزندش تشریح کند تا با وارونهسازی، از رذایل اخلاقی دور شود و همچنین، با نقیضه بر قابوسنامه، موجب ماندگاریِ اثر خود شود.
Farzand-nameh is one of the most important and ancient genres of didactic literature that parents have written with the aim of teaching science and religious and moral education to their children. Advice is the most important part of this Literary genre. Because the audience of this literary genre is mostly young people - and young nature tends to be rebellious and disobedient- they may not like it. Hence, there are always Rhetorical restrictions in front of them. Hence, authors and composers of these works are looking for rhetorical tools to solve these problems. Parody can be a rhetorical tool that has a deep effect on the audience by breaking the norms of the traditions of Farzand-nameh. In this paper, the contradictory functions of this literary genre are examined by studying the case of the manuscript of the Sheikh al-Maqamerin's advice book. This manuscript is a parody of Qaboos Nameh written by Ibrahim Khorasani for his son. Sheikh al-Maqamerin criticizes the two age-old traditions in Farzand-nameh: Pay attention to the personal benefit and people's judgment. In addition, the author has used parody to describe the turmoil and corruption of his time with his son in order to turn him away from moral vices by turning him upside down.
خلاصه ماشینی:
نقيضه گويي در سنّت فرزندنامه نويسي با تأکيد بر نصيحت نامۀ شيخ المقامرين به فرزندش صبا جليلي جشن آبادي استاديار، گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور، ايران سيد مهدي رحيمي دانشيار، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه بيرجند، بيرجند، ايران چکيده فرزندنامه از گونه هاي مهم و کهن ادب تعليمي است که والدين باهدف آموزش علوم و تربيت ديني و اخلاقي فرزندان نوشته اند.
البته دربارة نقيضه گويي و بررسي انواع آن آثار سودمندي نوشته شده است که در ادامه باختصار معرفي ميشوند: کتاب نقيضه و نقيضه سازان (اخوان ، ١٣٧٤) در اين اثر، پس از تعريف لغوي و اصطلاحي نقيضه ، به بيان اغراض و فوايد آن و انواع نقيضه همچون مجابات ، تزريق ، تزوير، جواب گويي، نقيضۀ تضمين پرداخته شده است ، مقاله هايي چون «تزريق نوعي نقيضۀ هنجارستيز طنزآميز در ادبيات فارسي» (شفيعيون ، ١٣٨٦)، «نقيضه و پارودي» (فلاح وصابري، ١٣٨٩) که به تفاوت انواع اصطلاحات معادل پارودي اشاره شده است ، «اصطلاح شناسي تطبيقي پارودي و نقيضه » (عرب نژاد و ديگران ، ١٣٩٥) نگارندگان کوشيده اند با رويکردي تطبيقي حدومرزي روشن براي اصطلاحات مربوط به پارودي و نقيضه ارائه دهند.
در قابوس نامه در هر بابي، براي فرزند سفارش هايي بيان شده است که در نصيحت نامۀ شيخ المقامرين نيز-بدون ذکر باب بندي- اين نکته ها به طور دقيق ديده ميشود.