چکیده:
عشق الهی از مهمترین مباحث عرفان بوده که زیر بنای سایر آموزه های آن قرار گرفته است. کم رنگ بودن نصوص دینی در این مهم، در برابر شدت ظهور آن در متون عرفانی، آن را در حوزه ای چالش برانگیز نگاه داشته است. بنابراین رجوع به نصوص متقن روشی معقول برای تبیین مسئله است و حدیث معراجعه از این نمونه می باشد. بر طبق فرازهایی از آن که با سایر گزارش های دینی عرفانی همخوانی دارد، خداوند آغازگر عشقی است که آثاری به دنبال دارد و انسان را به تدریج تا فنا و بی خودی جلو برده و عشق و عاشق و معشوق را یکی می کند. این عشق زیربنای همه مقامات و حالات سالک است و هر منزلی در سایه آن توصیف و تحلیل می شود. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است . بر اساس یافته های تحقیق عشق غیر قابل تعریف بوده و فرایندی است که از اجتبا تا فنا پیش می رود و دو خبر معراجیه و قرب نوافل مبین این مهم هستند.
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٦/١٢ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٧/٦ صص ٦١-٤٥ در احاديثي که از امامان رسيده اين محبت در عالي ترين شکل ممکن جلوه گر شده است و ائمه که خود تأمين في محبۀ الله (ابن بابويه ، ١٤٠٦، ج ٢: ٦٠٩) هستند، در سخنان و ادعيۀ خود عشق الهي را مطرح و توصيف کرده اند.
هنگامي که نخستين کوشش ها براي وارد کردن واژة عشق به عمل آمد، بسياري با آن مخالفت کردند، چراکه ريشۀ اين کلمه معناي سرريز شدن و اشتياق عاطفي دارد و خداي غني حميد فاقد آن است و چنين نزديک شدني را به خدا مجاز نمي ديدند، لکن ابوالحسين نوري (م ٢٩٥)، با اين عبارت که عشق استغراق محبت است (بقلي شيرازي ، ١٣٧٤: ٢٨٩)، احتمالا به عنوان اولين فرد، عشق را وارد ادبيات عرفاني کرد (شيمل ، ١٣٧٤: ٢٤٣).
اين امر از آيۀ «واجتبيناهم وهديناهم إلي صراط مستقيم » (انعام : ٨٧ ) نيز فهميده مي شود که ٍ ٍ خداوند انبياء را جمع آوري و يکجا خالص براي خود کرده است و آنان مخلص هستند، يعني غير خدا کسي در آنها بهره اي ندارد و جز خواست خدا نمي خواهند (طباطبايي ، ١٣٧٩، ج ١١: ١٢٥).
همان طور که گذشت ، خداي رحمان اين عشق را براي ديگر مؤمنان صاحب اعمال صالح قرار مي دهد که : «سيجعل لهم الرحمن ودا» (مريم : ٩٦) و آن را در آسمان ها ندا مي دهد، زيرا آن انسان محبوب خدا در آسمان و زمين او شده است : «محبوبه في ارضک و سمائک » (مجلسي ، ١٣٦٢، ج ٩٧ : ٢٦٧).