چکیده:
بیان مسئله: از میان گرایشهای خوشنویسی میتوان به سیاه مشق قاجاری از نوع کارهای میرزا غلامرضا اصفهانی اشاره کرد که در آنها جلوههای بصری فرمگرایانه در این آثار بر خوانش ادبی آن ترجیح داده شده است. حال آنکه در گرایشهای مختلف خوشنویسی سنتی به رغم تفاوت در بیان بصری، حروف و عبارات به نیت خوانش متن مطرح شدهاند. اما در سیاه مشقهای میرزا غلامرضا، بعضاً کاربرد مرسوم نوشتار در درجه دوم اهمیت قرار گرفته یا به کلی نادیده گرفته شده. در این نوشتار این آثار نماد آشناییزدایی از عملکرد متداول خوشنویسی تلقی میگردند. این مقاله با تحلیل برخی مصادیق شاخص در آثار سیاه مشقهای میرزا غلامرضا و برخی از معاصرین وی در اواخر دوره قاجار میکوشد تا از منظری نو به جنبههای فرمالیستی و انتزاعی آنها بپردازد.هدف: بررسی و بازخوانی گرایشهای فرمگرایانه در خوشنویسی سنتی و بهطور اخص سیاه مشقهای یاد شده، هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش که بهصورت کیفی ارائه شده به شیوه توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مطالعات میدانی و منابع مستند کتابخانهای یافتههای خود را بیان نموده است.یافتهها: آنچه میتوان از یافتههای این نوشتار برشمرد این است که سیاه مشقهای نستعلیق در بهکارگیری عناصر خوشنویسی از متن ترکیبی موزون را ایجاد میکنند که با معیارهای معمول و متعارف سنت خوشنویسی تفاوت دارد. از لحاظ کاربرد نیز تأکید بر فرمهای نوشتاری منجر به جذابیت و رویکرد زیباشناختی خط بدون توجه به مأموریت مرسوم آن یعنی خوانایی متن است.
خلاصه ماشینی:
٣٣١) گرایش های تزیینی در قطعات سیاه مشق نستعلیق اواخر قاجار به ویژه آثار میرزا غلامرضا اصفهانی ٣ نشان از آن دارند که پدیدآورندگان این آثار در مقام خوشنویس یا کاتب و در جایگاه هنرمند از ساحتی به ساحت دیگر قدم میگذارند که این نگاه نوآورانه و در عین حال ساختار شکن فصل جدیدی را در سیر تاریخی تطور هنر معاصر ایران میگشاید.
آثار مورد نظر در این پژوهش محدود به عنوان نمونه موردی قطعات خوشنویسی سیاه مشق های میرزا غلامرضا و معاصرین وی در اواخر عهد قاجار محفوظ در مجموعه های خصوصی و موزه های معتبر است .
همچنین «تیموری» (١٣٩٠) در مقاله «زیباشناسی در شیوه میرزا غلامرضا اصفهانی» به ویژگیها و امتیازات ویژه سبک خوشنویسی میرزا غلامرضا خصوصاً در سیاه مشق با تعبیر یک اتفاق انقلابی در خط در راستای خلق عناصر زیباشناسانه فارغ از قید ادبیات (متن ) دارای زمینه های متعدد با پژوهش فعلی میباشد با این تفاوت که گرایش پژوهشگر بیش از مباحث نظری (گرایش های فرمالیستی) به جنبه های فنی و سیر تکاملی سیاه مشق معطوف بوده است .
٢٢) توجه خاص به خط نستعلیق و خصوصاً سیاه مشق چه از لحاظ خلق ترکیب های بدیع (جنبه های زیباشناسانه ) و چه از نظر شکل دادن هویت بصری مستقل از متن (جنبه های فرم گرایانه ) به منزله چشم انداز نوینی از خوشنویسی در این عصر بود.