چکیده:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحوارههای جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحوارهها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را میتوان بر اساس ابعاد طرحوارههای جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحوارههای جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
Aim: The aim of this study was to predict domestic violence against women based on the dimensions of sexual schemas in housewives in Sanandaj city. Methods: The research was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of method implementation. The statistical population of this study consisted of all housewives in Sanandaj city in the first 6 months of 2020. From the statistical population of the study, 170 housewives were selected using Cochran formula in a targeted and accessible manner. Research tools include: 26-question Domestic Violence against Women Questionnaire of Verdinia (2010), and 50-question Sex Schemas Questionnaire of Andersen and Cyranowski (1994). Descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics of regression analysis and Pearson correlation coefficient were used to analyze the data. The data were analyzed using SPSS statistical software. Results: The results indicated that about 71% of the variance of domestic violence against women can be predicted based on the dimensions of sexual schemas in housewives in Sanandaj city (p≤0/01). There was also a significant inverse relationship between the components of sexual schemas and domestic violence against women (P (p≤0/01). Conclusion: Based on the results, it can be concluded that the components of sexual schemas have a significant inverse relationship with the tendency towards domestic violence and in designing intervention and treatment protocols to reduce domestic violence against women and increase self-awareness about sexual schemas, the necessary attention should be paid.
خلاصه ماشینی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف پيش بيني خشونت خانگي عليه زنان بر اساس ابعاد طرحواره هاي جنسي در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت .
يافته ها: نتايج نشان داد حدود ٧١ درصد از واريانس خشونت خانگي عليه زنان را مـيتـوان بـر اسـاس ابعـاد طرحواره هاي جنسي ، در زنان خانه دار شهر سنندج پيش بيني کرد (٠/٠١ ≥ P).
طرحواره هاي جنسي روي روابط جنسي تاثير گذاشته ، در صورت عدم ارضاي رضايت بخش روابط جنسي، روابط زوجين ممکن است دچار تعارض شده ، به شکل خشونت عليه همسر خود را نشان داده منجر به طلاق و از هم پاشيدگي خانواده ها گردد.
از اين رو پژوهش حاضر با هدف پيش بيني خشونت عليه زنان خانه دار بر اساس طرحواره هاي جنسي انجام گرفته است .
براي پاسخگويي به سوال پژوهش مبني بر اين که : "آيا خشونت خانگي عليه زنان را مي توان بر اساس طرحواره هاي جنسي پيش بيني کرد؟" از روش تحليل رگرسـيون اسـتفاده گرديـد.
نتيجه گيري نتايج نشان داد که ابعاد طرحواره ها جنسي حدود ٧١ درصد تغييرات خشونت خانگي عليه زنان را پيش بيني کرده است .
Predicting marital conflicts of women involved in domestic violence based on sexual schemas, sexual function and sexual satisfaction.
Investigating and recognizing the level of domestic violence against women and the factors affecting it in families living in DarrehShahr city, International Conference on Research in Behavioral and Social Sciences.