چکیده:
سرودههای ویلیام کارلوس ویلیامز به دلیل تصویرسازی زیبا و کارآمد و نیز ایجاز آن مشهور است. دستاورد شعری ویلیامز تنها در طول چند مصرع، چیزی شبیه به معجزه است. پیوند نزدیکی که این شاعر با جهان پیرامونش بنیان میگذارد، در حالی که به نظر میرسد اهمیت چندانی نداشته باشد، فضایی از امر شگرف را بر شعرهای او حاکم میکند؛ هرچند این احساس شگفتی و حیرت در شعرهای ویلیامز از موضوعاتی مجلل، خارقالعاده، و بیکران سرچشمه نمیگیرد. ویلیامز به آشناترین، عادیترین و سادهترین لحظات زندگی روزانه، رنگ و بویی متعالی میبخشد. یافتن ویژگیهای شگرف در عادیترین مسائل و اشیاء زندگی مفهومی است که «شِگرفِ خُرد» نامیده میشود. این پژوهش با ترسیم نظریههای موجود پیرامون مفهوم امر «شگرف» (امر والا) و همچنین تعالیگرایی رمانتیک و ژانر هایکو میکوشد تا چگونگی این تعالی، شگفتانگیزی، و شگرفسازی سرودههای ویلیامز را بررسی کند. در این راستا به نظریات ادموند برک و امانوئل کانت و نیز نظریههای متاخر دربارۀ امر شگرف اشاره خواهد شد و در کنار آنها از نظریههای ویلیامز نیز بهره خواهیم گرفت.
William Carlos Williams’s poetry is known for the vividness of its imagery and the minimalism of its form. But what Williams achieves within just a few lines is nothing short of magic. The intimate bond he makes with his seemingly insignificant surrounding world gives an air of sublimity to his poems. The sense of indefinable awe that pervades Williams’s poetry, however, does not stem from a grand and boundless source. Williams finds an almost transcendent aura in the most familiar, mundane, and homely moments of everyday life. This quality of finding the extraordinary in the ordinary has been called the ‘trivial sublime.’ Drawing on theories of the sublime, as well as those of romantic transcendentalism and the genre of haiku, this paper attempts to examine the modality of such sublimity in the poetry of Williams. Such theories will include Edmund Burke's and Immanuel Kant's notions of sublime as well as the theoretical issues proposed by Williams himself.
خلاصه ماشینی:
تنها پژوهشي که به طور جدي به امر شگرف در آثار ويليامز پرداخته عبارت است از مقالۀ برتون هاتلن ٣ با عنوان «از شگرف تعاليگرايانه تا شگرف ذاتي: سروده هاي ويليام کارلوس ويليامز، ١٩١٣- ١4 Ron Callan; William Carlos Williams and Transcendentalism ٢ Ralph Waldo Emerson; Henry David Thoreau; Walt Whitman ٣ Burton Hatlen ۴"/> ١٩١٧»؛ هاتلن اذعان ميدارد که ويليامز صداي شاخص شاعرانۀ خويش را «در گفتگو» با سه 1 تن از شاعران چيره دست معاصر، يعني ازرا پاوند، هيلدا دوليتل ، و والاس استيونز پيدا کرد، شاعراني که بوطيقاي امر شگرف مربوط به قرن نوزدهم را در سروده هايشان به کار گمارده بودند (١٢٣).
در اين راستا قالب هايکو و ويژگي جوهري هايکويي سروده هاي ويليامز نيز در کنار مفهوم شگرف خرد 5١ Ezra Pound; Hilda Doolittle; Wallace Stevens ٢ Linda Munk; The Trivial Sublime "/> ۵ برجسته خواهد شد تا خوانشي اصيل تر و جامع تر از شعر کمينه گراي شگرف اين نويسنده به دست آيد.
آنچه او در آثار اين نويسندگان به عنوان مثال هايي از «شگرف خرد» مييابد، بزرگداشت سترگ ترين و والاترين مناظر در طبيعت يا مکان هاي ديگر نيست ، بلکه جستجوي شگرف در «چيزهاي ظاهرا بياهميت روزمره » و همچنين «اشياء کوچک و نزديک و معمولي» است (مونک ١).
بنابراين ، کيفيت خيالي، عرفاني و معنوي اين لحظات شگرف در شعر ويليامز نه الزاما در مفاهيم قدسي که فراتر از زندگي معمولي زميني ماست بلکه در همان لحظات انساني و بسيار معمولي ريشه دارد که از آنچه به نظر ميآيد فراتر، يعني آکنده از عواطف خيالي و حامل تعالي نامنتظره اند.