چکیده:
مقاله حاضر با هدف بررسی تاثیر آمفتامین ها یا THC ها برروی اختلال پارافیلیا انجام شد. این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای بوده ، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرج که دارای مصرف آمفتامین می باشند، بوده و به منظور نمونه گیری به شیوه در دسترس و از بین جامعه آماری مطرح شده تعداد ٤٠ نفر مرد مبتلا به سوء مصرف آمفتامین ها )شامل بنزدرین ، متا آمفتامین و متیل فنیدات )ریتالین )) انتخاب شدند که حداقل ٦ ماه آمفتامین مصرف کرده بودند و در دو گروه بهنجار و دارای اختلال پارافیلیا طبقه بندی شدند. مبنای این طبقه بندی پرسشنامههای رفتارهای جنسی سوء مصرف کنندگان مواد و پرسشنامه باورهای مرتبط با مصرف مواد مخدر بود. در ادامه به منظور تحلیل با استفاده از نرم افزار ٢٢ SPSS و با استفاده از آزمون آماری کواریانس داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آمفتامین ها بر روی اختلال پارافیلیا با ضریب بتای ٠/٤٦ موثر می باشد
خلاصه ماشینی:
معيارهاي DSM-IV براي سوء مصرف مواد شامل موارد ذيل است : الف - الگوي غير انطباقي مصرف مواد که موجب ناراحتي يا اختلالات قابل ملاحظه باليني شده و با يک يا چند علامت از علائم زير که در طول يک دوره ١٢ ماهه روي مي دهند تظاهر مي کند: ١- مصرف مکرر مواد که منجر به ناتواني در برآوردن تعهدات عمده مربوط به نقش فرد در کار ، مدرسه يا خانه مي شود( مانند غيبت هاي مکرر يا عملکرد ضعيف شغلي مربوط به مصرف ماده ، تعليق يا اخراج از مدرسه به دليل مصرف مواد، مسامحه نسبت به فرزندان و خانه ) ٢- مصرف مکرر مواد در موفعيت هايي که در آنها مصرف مواد از نظر فيزيکي خطرناک است ( مثلا رانندگي يا کار با ماشين الات تحت تاثير مواد) ٣- مشکلات قانوني تکراري مربوط به مواد(مثلا دستگيري به دليل رفتارهاي نادرست مربوط به مصرف مواد) ٤- مصرف مواد عليرغم مشکلات پايدار يا عود کننده اجتماعي يا بين فردي که ناشي از تاثيرات ماده بوده يا براثر آن تشديد شده اند)مانند مشاجره با همسر در اثر نتايج مسموميت ، نزاع فيزيکي) ب - نشانه هاي فوق هيچگاه واجد ملاک هاي وابستگي به اين خانواده از مواد نبوده اند(رستمي راروي، مقدم ، جهاني، جهرمي، حيدري، ١٣٩٢).