چکیده:
بیان مسئله:
بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
هدف پژوهش:
بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.
روش پژوهش:
بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.
نتیجه گیری:
نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالبا در تالارها) و نسبت های طلایی (غالبا در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تاثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.
خلاصه ماشینی:
روش پژوهش: بعد از مطالعات میدانی و جمعآوری ابعاد و اندازهها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعهای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاقها و نماهای اصلی شناسایی میشود تا میزان سازش این تناسبات با نسبتهای برگرفته از طبیعت مشخص شود.
به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستمهای تناسباتی ایرانی (غالباً در تالارها) و نسبتهای طلایی (غالباً در اتاقها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبتهای نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جستهاند که نشاندهندۀ تأثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب دادههای دریافتی از طبیعتاند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شدهاند.
این در حالی است که مقالۀ حاضر به سبب مشخصکردن حوزۀ پژوهش، به بررسی تناسبات به صورت صوری در اجزای کالبدی خانههای تاریخی میپردازد و یافتههای آن تناسبات فضاهای اصلی در طراحی پلان و نما را به تفکیک در نسبتهای طلایی مختلف مشخص میکند و هندسۀ پنهان بهکاررفته در اجزا و عناصر، تشابهات فضایی و الگوها در تناسبات را مورد بررسی قرار میدهد.
در پژوهش حاضر علاوه بر جامعۀ آماری بیشتر، با روش تحقیق متفاوت به تحلیلهای براساس نمودار فراوانی با تعداد بازه با طول مشخص پرداخته میشود تا همسویی معماری بومی با اصول هندسی و تناسباتی برگرفته از طبیعت و تقریبهای حاصل از آن مورد بررسی قرار گیرد.