چکیده:
کیفیت زندگی مفهومی چندجانبه و چندبعدی است. بعد اقتصادی کیفیت زندگی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که تبیین این عوامل، هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش نظریهپردازی زمینهبنیان میباشد و انتخاب نمونه بر مبنای رویکرد گلولهبرفی در چهار حوزه تخصصی صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از مدل پارادیمی پژوهش نشان میدهد که شاخصهای فقدان برنامهریزی برای شرایط اقتصادی، نبود زیرساختها و امکانات لازم جهت استفاده و تغییرات سریع اقتصادی و تحت تاثیر قرار دادن زندگی به عنوان شرایط علی، سلامت جسمانی، جنسیت، سبک زندگی و شغل و محیط کاری فرد به عنوان عوامل مداخلهگر، خصوصیات فرهنگی جامعه، مادیگرایی، مذهب و شیوه زندگی، ثبات در شرایط جامعه و عدم تغییر در سیاستهای کاری سازمانهای فعال در جامعه به عنوان بستر حاکم، نبود شفافیت و امنیت آتی و نبود احساس عدالت اجتماعی به عنوان پیامدها و ویژگیها و تواناییها و احساسات فردی، شرایط محیطی و ساختار تقسیم منابع جامعه به عنوان راهبردها، بعد اقتصادی کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار میدهند.
The quality of life is a multi-dimensional concept. The economic dimension of quality of life is influenced by several factors, the purpose of this study is to explain these factors.The research method is Grounded Theory and the sample was selected based on the snowball approach in four specialized areas. The results of the paradigm model of the research show that the indicators of lack of planning for economic conditions, lack of infrastructure and facilities for use and rapid economic change and affecting life as a causal conditions, physical health, gender, lifestyle, occupation and work environment as intervening factors, cultural characteristics of society, materialism, religion and lifestyle, stability in society and no change in the work policies of active organizations in society as a context, the lack of transparency and future security and the lack of a sense of social justice as consequences and characteristics and abilities and individual feelings, environmental conditions and the structure of community resource distribution as Action Strategies, are affected the economic dimension of quality of life.
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از مدل پاراديمي پژوهش نشان ميدهد که شاخص هاي فقدان برنامه ريزي براي شرايط اقتصادي، نبود زيرساخت ها و امکانات لازم جهت استفاده و تغييرات سريع اقتصادي و تحت تأثير قرار دادن زندگي به عنوان شرايط علي، سلامت جسماني، جنسيت ، سبک زندگي و شغل و محيط کاري فرد به عنوان عوامل مداخله گر، خصوصيات فرهنگي جامعه ، ماديگرايي، مذهب و شيوه زندگي، ثبات در شرايط جامعه و عدم تغيير در سياست هاي کاري سازمان هاي فعال در جامعه به عنوان بستر حاکم ، نبود شفافيت و امنيت آتي و نبود احساس عدالت اجتماعي به عنوان پيامدها و ويژگيها و تواناييها و احساسات فردي، شرايط محيطي و ساختار تقسيم منابع جامعه به عنوان راهبردها، بعد اقتصادي کيفيت زندگي را تحت تأثير قرار ميدهند.
مطالعات علمي نشان ميدهد که رابطه بين پيشرفت اقتصادي و کيفيت زندگي، رابطه اي خطي نيست ؛ اين دو، تا نقطه اي هم سو و هم جهت حرکت ميکنند و آن نقطه اي است که حداقل شـرايط مطلوب مادي براي انسـان را فراهم کند؛ ولي از اين نقطه به بعد ديگر نميتوان انتظار داشـت که تأمين نيازهاي اقتصـادي به بهبود کيفيت زندگي کمـک کند، زيرا انسـان موجودي چند وجهي و پيچيده اسـت و منطق اقتصـادي نميتواند بسـياري از رفتارهاي او را تبيين کند.
1 Quality of Life 2 Das 3 Glatzer ٢- چهارچوب نظري بررسـي ادبيات پيشـين پژوهش نشـان ميدهد که تعاريف متعددي در زمينه بعد اقتصـادي کيفيت زندگي وجود دارد.