چکیده:
مطالعات نشان میدهد، مفهوم خودسازماندهی شهری میتواند راهی را برای تحقق مشارکت واقعی شهروندان پیشروی محققان قرار دهد. با وجود اهمیت این موضوع، به نظر میرسد خلأ شناختی عمدهای در این زمینه در کشور وجود دارد. با توجه به ماهیت زمینهگرای خودسازماندهی شهری، برای بهرهگیری از این مفهوم در توسعهی محلات کشور باید ابتدا شناختی از مفاهیم و عناصر خاص این پدیده در داخل انجام شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مقولات خودسازماندهیشهری در محلات شهر سبزوار و بررسی چگونگی ارتباط بین این مفاهیم و مقولات میباشد. برای دستیابی به هدف مذکور در این پژوهش از روش نظریهی داده بنیاد چندگانه استفاده شده است و طی فرآیندی رفت و برگشتی به مرور متون نظری موجود و مصاحبه با 18 نفر از کنشگران فرآیندهای خودسازماندهی شهری در سبزوار، مسئولان و متخصصان مسائل شهری پرداخته شد. طی فرآیند پژوهش 423 کد اولیه، 68 مفهوم و 22 مقوله شناساییگردید. از میان مقولات بدستآمده جریان ثابت انرژی به عنوان مقولهی محوری معرفیشده و الگوی پیشنهادی با تأکید بر شرایط علّی، زمینهای، مداخلهگر و راهبردها و پیامدها ترسیم و ارائه گردید. مطابق با یافتههای پژوهش، جریان ارتباطات، تعاملات و تبادل ایدهها، تجربیات و اطلاعات در میان کنشگران مختلف فرآیندهای خودسازماندهی شهری اعم از شهروندان، افراد کلیدی و مسئولان نهادهای رسمی، اساس فرآیندهای خودسازماندهی شهری مبتنی بر جامعه را تشکیل میدهد. از این رو تلاش در جهت برقراری و افزایش جریان مذکور میتواند بسترهای لازم برای شکلگیری فرآیندهای خودسازماندهی شهری را فراهم آورد. برقراری و تداوم جریان اطلاعات و تبادل تجربیات در میان افراد سبب ایجاد علایق و منافع مشترک و نیز افزایش بینش و آگاهی شهروندان میگردد. به منظور دستیابی به اهداف مشترک شهروندان، مذاکرات و توافقاتی درون اجتماع محلی و بین افراد گروه خودسازمانده یا شهروندان دخیل در فرآیندهای خودسازماندهی و نیز مذاکرات و توافقاتی بیرون از اجتماع محلی و میان کنشگران محلی و نهادهای دولتی رخ میدهد. در خلال این مذاکرات، برنامهها و پروژههای موردنیاز ساکنان تعریف شده و در نهایت، بودجهی مورد نیاز از کانالهای مختلف از قبیل آوردهی مردمی، بودجههای اختصاص یافتهی محلی و تبدیل پتانسیلهای مختلف به یکدیگر تأمین میگردد. از سوی دیگر، ساختارها و چارچوبهای قانونی تسهیلکننده و مکانیسمهای مطلوب حاکمیتی و مدیریت شهری در سطوح کلان و محلی از قبیل وجود سیستمهای مدیریت شهری چندسطحی و تدوین قوانین انعطافپذیر و قابل تطبیق با شرایط محلی، بسترهایی هستند که اثرات مثبت و قابل توجهی در ایجاد و گسترش فرآیندهای خودسازماندهی شهری برجای میگذارند. مطابق با یافتههای این پژوهش، فرآیندهای خودسازماندهی شهری، سبب ارتقاء ابعاد عملکردی، معنایی و زیستمحیطی میگردد و دستاوردهای اقتصادی و مداخلات اجتماعی و رفتار محور را نیز به همراه دارد.
Introduction: Studies show that the concept of urban self-organization can pave the way for researchers to achieve actual citizen participation. Despite the importance of this issue, there is a significant cognitive gap in this field in Iran. Due to the contextual nature of urban self-organization, to use this concept in the development of the country's neighborhoods, one must first understand the specific concepts and elements of this phenomenon inside. This study aims to identify the concepts and categories of urban self-organization in the neighborhoods of Sabzevar and investigate the relationship between these concepts and categories.
Methodology: the research uses the multi grounded theory. The existing theoretical texts were reviewed during a round-trip process, and 18 activists of urban self-organization processes in Sabzevar, officials, and experts on urban issues were interviewed. A combination of purposeful judgment methods and snowballs, non-probabilistic methods, has been used to select the statistical population. Adequacy of sampling has also been achieved by the theoretical sampling method.
Results: During the research process, 423 initial codes, 68 concepts, and 22 categories were identified. Among the obtained categories, "constant energy flow" was introduced as a core category. "motivating factors", "Structural forces and capacities of the local community", "Transparency and accessibility of information", "Socio-psychological characteristics of key people", "Spatial-social proximity" and "Determination of managers" "Were identified as causal conditions. Strategies resulting from a core category in the model include "negotiations and agreements", "multi-sectoral funding methods", "creating common interests" and "collective learning". On the one hand, in this model, the categories of "technical capacity, knowledge, and awareness of citizens", "capacity of local scientific societies", "capacities and physical assets of the neighborhood", "recognition of self-organized groups" and "independence of Self-organized groups" is introduced as the context conditions. On the other hand, "institutional rules and forces" are the intervening conditions in the mentioned model.
Conclusion: The flow of communication, interactions, and exchange of ideas, experiences, and information among the various actors of urban self-organization processes, including citizens, key individuals, and Responsible official bodies, form the basis of urban self-organization processes. Therefore, efforts to establish and increase this flow can provide the necessary conditions for forming urban self-organization processes. According to the research findings, structural and legal reforms in urban management processes are inevitable to achieve real and self-organized participation. Changes to multi-level management systems, the development of flexible rules that are adaptable to local conditions, and the elimination of cumbersome administrative procedures are among the most essential measures that should be considered in this regard. Finally, the proposed model promotes functional, semantic, and environmental dimensions and brings "economic achievements" and "social and behavior-oriented interventions".
خلاصه ماشینی:
واژگان کليدي خودسازماندهي شهري ، سبزوار، مشارکت ، نظريه ي داده بنياد چندگانه ١- اين مقاله برگرفته از رساله ي دکتري نويسنده اول با عنوان "تدوين الگوي مشارکت شهروندان در توسعه ي محلات با بهره گيري از ظرفيت خودسـازماندهي شـهري " مي باشد که به راهنمايي نويسندگان دوم و سوم و با مشاوره ي نويسـنده چهـارم و تحـت حمايـت صـندوق پژوهشـگران و فنـاوران کشـور ( INSF: Iran National Science Foundation) در گروه شهرسازي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد در حال انجام است .
بر اين اساس ، در پژوهش حاضر تلاش مي گردد که مفاهيم و مقـولات خودسـازماندهي شـهري در محـلات شـهر سـبزوار خودسازماندهي شهري در عمل : شناسايي الگويي براي درک اقدامات جمعي در محلات شهر سبزوار شناسايي شده و چگونگي ارتباط بين آنها نيز مورد بررسي قرارگيرد.
خود بازبيني محقق در طي فرآيند جمع آوري و تحليل داده استفاده از رويه هاي ويژه ي کدگذاري در مرحله ي تحليل داده ها قابليت تعميم نتايج به ساير حوزه ها و قابليت انتقال ارائه توصيفات مفصل و غني از نحوه ي کدگذاري ، نقل قولها و زمينه ها پژوهش هاي پيشين تحليل و دقت داده ها و ميزان تأييد تثليث و جمع آوري داده از منابع مختلف قدرت قابليت تأييد آنها انعطاف پذيري و ارزيابي مجدد برنامه ي مصاحبه و بازبيني محتوا و فرآيندهاي آن 45 (به تصویر صفحه رجوع شود) تصوير ٢- الگوي خودسازماندهي شهري در محلات شهر سبزوار بحث ، تفسير و روايت يافته ها همانگونه که گفته شد، در اين پژوهش ، مطابق با روش تئوري داده بنياد چندپايه ، يافته هاي پژوهش همزمان و در خلال مراحل مختلف تحقيق شامل کدگذاري استقرايي ، پالايش مفهومي ، شناسايي مقوله ي محوري و غني سازي نظريه ، ظهور يافته است .