چکیده:
در این مقاله، به تحولات نثر فارسی در حدود یکصد سال اخیر پرداخته شده است. هدف اصلی ما در این مقاله، ارائۀ تاریخ مختصری از نثر معاصر فارسی، بر اساس مفهوم دورهبندی و بر اساس تأثیرات گفتمانهای معاصر، از آغاز تا دهۀ نود خورشیدی بوده است. در این مقاله، در دورهبندی ارائهشده از نثر معاصر فارسی، به تحولات نثر فارسی در پیوند با ساخت اجتماعی و بحرانهای آن توجه شده است. بر این اساس نشان دادهایم که آشنایی با مدرنیته و گفتمانهای مربوط به آن، زمینهساز تحولات عمده در نثر فارسی بوده است و پیوند این تحولات با تحولاتِ ساخت سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایرانی به تشکیل دورههای مختلف (پنج دورۀ پیشنهادی) در تاریخ نثر فارسی انجامیده است. دورههایی که برای نثر فارسی در این دوره برشمردهایم عبارتاند از: دورۀ مشروطه، دورۀ پهلوی اول، دورۀ پهلوی دوم، دورۀ انقلاب اسلامی و از دهۀ هفتاد تا کنون.
The present paper investigates the history of the development of the Persian prose in the recent past one hundred years. The main purpose of this research is to provide a brief history of the contemporary Persian prose, based on the definition of periodization and influences of contemporary discourses since the beginning and up to the nineties (solar calendar). In the periodization presented here, the development of the contemporary Persian prose in relation to social structure and its crises has been considered. The paper shows that familiarity with modernity and related discourses have paved the way for major developments in Persian prose and that the connection between these developments and the socio-political structure of the Iranian society has led to the formation of different periods (five suggested periods) in the history of Persian prose. These periods are: The Constitutional Period, the first Pahlavi Period, the second Pahlavi Period, the Islamic Revolution Period and since seventies to the present.
خلاصه ماشینی:
بــر ايــن اســاس نشــان داده ايــم کــه آشــنايي بــا مدرنيتــه و گفتمان هــاي مربــوط بــه آن ، زمينه ســاز تحــولات عمــده در نثــر فارســي بــوده اســت و پيونــد ايــن تحــولات بــا تحـولات سـاخت سياسـي و اجتماعـي جامعـۀ ايرانـي بـه تشـکيل دوره هـاي مختلـف (پنـج ِ دورٔە پيشـنهادي ) در تاريـخ نثـر فارسـي انجاميـده اسـت .
پژوهشـگر ديگـري روايــت خــود را از تحــولات نثــر معاصــر فارســي اين گونــه بيــان مي کنــد: انقـلاب مشـروطيت آغـاز شـد؛ نطق هـا و ايـراد خطابه هـاي سـاده برمـلا گرديـد؛ روزنامه هــاي پياپــي انتشــار يافــت ؛ تأســيس مــدارس جديــد رونــق گرفــت ؛ تحصيـل زبان هـاي اروپايـي ، داوطلبـان بسـيار حاصـل کـرد؛ آشـنايي اهـل فضـل بــا ادب غربــي بســيار شــد؛ ادب جديــد عربــي هــم کــه تغييــر و تحــول زودتــر در آن آشــکار گرديــده بــود، اثــر خــود را در ميــان عربي دانــان کتاب خــوان و روزنامــه و مجله دوســت باقــي نهــاد؛ در افــکار و عقايــد تحولــي عظيــم پديــدار شـد؛ ادبيـات از دربـار و مجامـع اشـرافي و خصوصـي بـه ميـان عامـه راه جسـت ؛ آزادي بيـان و بنـان همـه را بـه تکاپـو انداخـت ؛ بـر شـمارٔە نويسـندگان و شـاعران سـاده گوي عامه پسـند افـزوده شـد...
در پژوهش هـاي بعـدي نيـز هميـن مـوارد بـا جزئيـات بيشـتر و تفصيـل بـه بحـث گذاشـته شـده اسـت ؛ امـا در ايـن تحقيقـات ، عمدتـاً تحـولات نثـر داسـتاني مـورد توجـه بـوده اسـت ؛ بـراي نمونـه ، در کتـاب پايه گـذاران نثـر جديـد فارسـي (کامشــاد ١٣٨٥؛ تاريــخ نخســتين چــاپ بــه زبــان انگلســي : ١٩٦٦) بــا رويکــردي تاريخـي ، تحـولات نثـر داسـتاني فارسـي از اواخـر دورٔە مشـروطيت تـا دهـۀ چهـل خورشــيدي ، در پيونــد بــا شــرايط جامعــه مــورد بررســي قــرار گرفتــه اســت .