چکیده:
وجودشناسی بهویژه نظریه وجودشناختی زبان و معنا از نظر صدرالمتالهین بر منطق تاویل او موثر است و در مواردی مصحح آن بهشمار میرود. در منظر صدرا، همه چیز و حتی زبان و حروف، دارای حقایق برتر و ملکوتی هستند و زبان، در حقیقت والای خود، امری عینی و نحوهای از وجود است. این ارتباط تا آنجایی است که وجودشناسی و معرفتشناسی به هم پیوند میخورند و عالم هستی نیز، از منظری عین کلام تلقی میشود. صدرالمتالهین از طرفی به زبان نگاه وجودی دارد و از طرفی عالم را متناظر با کلام و زبان میداند. انسان با تفسیر و بیان معنای عالم، آن را توسعه و تفصیل میدهد، و معانی تاویلی را کشف میکند. معنی در فلسفه صدرا، در عین آن که امری مشترک است و قابلیت همگانی شدن دارد، دارای لایههای مختلفی است که همه به یک حقیقت متعالی میرسند. فهم از معنی نیز دارای مراتب است و عمیقترین مرتبه فهم، فهم حضوری است. در معنی و فهم، مراتب مادون اشارات و معداتی برای مراتب مافوق که همان تاویلند، محسوب میشوند. در این مقاله اصول معناشناختی تاویل در حکمت صدرا ، با روش توصیفی تحلیلی استنتاج شده و هدف آن نشان دادن منطق تاویل های صدرا، از بعد زبانی است.
Ontology, especially the theory of ontology of language and meaning, in Mulla Sadra’s view affects his logic of analogical interpretation, and is, in some cases, modifying it. In Mulla Sadra’s view, everything, even the language and the letters, have higher celestial realities; and the language in its sublime reality is an objective and a mode of existence. This relationship is such that ontology and epistemology are joined and the universe is, from a viewpoint, considered the same as words. Mulla Sadra, on the one hand, has an existential view of language, and regards the universe analogous to words and language. By interpreting and explaining the meanings of the universe, the man expands it and discovers the analogical meanings. In Mulla Sadra’s philosophy, the meaning is a common thing and capable of being universal, and at the same time, has various layers all of which reach a transcendental truth. Understanding the meaning has various orders, and the deepest order of understanding is the intuitive understanding. In meaning and understanding, the lower orders are hints and prologues for higher orders – the very analogical interpretation. In this article, the semantic principles of analogical interpretation in Mulla Sadra’s philosophy have been extracted using a descriptive-analytical method, and the goal is to show the logic of Mulla Sadra’s analogical interpretations from the linguistic aspect.
خلاصه ماشینی:
در بررسی این باور باید گفت در نظر قائلان به آن، منظور از قاعده آن است که همه تأویلهای یک موضوع به صورت فرد فرد دیده میشود، و آنگاه برای آن کلیتی که جامع افراد باشد در نظر گرفته شود؛ درحالیکه هر موضوعی، مقتضا و محاکات خاص خود را دارد و انتزاع چنین کلیتی مقدور نیست؛ چراکه هر موضوعی در شرایط خاص خود تکوین یافته و منحصربهفرد است؛ درحالیکه مراد ما از قاعده در اینجا اصول و کلیاتی از سنخ فلسفه زبانی است که بر تأویلات صدرالمتألهين حاکم و تأثیرگذار است، نه اینکه بخواهد تکتک تأویلهای صدرا را بهعنوان مصادیق در نظر بگیرد و آنگاه برای آنها یک قاعده جامع مصادیق استخراج کند.
اگر چنین شد کتاب هستی قابل خواندن میشود و معنایش ظهور مییابد و این همان زبان هستی است؛ زیرا جهان نیز نوعی زبان بوده، فهمیدن زبان آن به معنای گشوده شدن و بسط متن وجود است (میردامادی و امامی جمعه، 1397، ص50).
با توجه به رویکرد فلسفی صدرالمتألهين به معنایی که گذشت، میتوان گفت کارویژه فهم آدمی، تفسیر است و محصولش معناست (ملایری، 1392، ص318) که این بیان دیگری از ماهیتسازی ذهن انسان از وجود است که در فلسفه صدرا از نگاه اصالت وجود و اعتباریت ماهیت به آن پرداخته شده است (صدرالمتألهين، 1981، ج 1، ص14و34 و 39و49 و 65و68).
اسم و معنای ماهوی از مواجهه ذهن آدمی با وجود و هستی متولد میشود و از سوی دیگر نفسالامر نیز دارد؛ بنابراین انسان با قوت عالم خیال خود، معانی را کشف میکند و بسط میدهد.