چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی روش تدریس مسأله محور و اهمیت و نقش آن در تعالی تربیت دینی دانشآموزان است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که حل مسأله در بالاترین سطح فعالیت شناختی انسان قرار دارد و از ارزشمندترین اهداف تربیتی و آموزشی به حساب میآید. مهارت حل مسأله، فرایندی نظاممند است و با توانایی در شناخت مسأله و گذراندن مراحل آن، بر تحلیل مسأله تمرکز دارد. با توجه به اهمیت شناخت مفاهیم دینی، تبدیل آنها به باورهای قلبی و کاربست باورها در رفتار دانشآموزان، و روش تدریس مسأله محور، میتواند با تقویت روحیه پرسشگری و قدرت تفکر، دانشآموزان را در یافتن پاسخ مناسب به پرسشها و شبهات آنان در راستای تربیت دینی هدایت کند.
The purpose of the present study is to review problem-centered teaching methodology and its role on the improvement of students’ religious training. The method of study is descriptive-analytic and the results showed that problem solving is placed at the highest level of human cognitive function and it is considered as one of the most valuable training and educational goals. Problem solving skill is a systematic process and it focuses on the analysis of problems by the ability in recognizing the problem and passing its procedures. With respect to the importance of knowing religious concepts, turning them into heartfelt beliefs, and applying them in the students’ behavior, problem-centered teaching methodology can foster the spirit of asking questions and the power of thinking among students and lead them to find appropriate answers to their questions and doubts in terms of religious training.
خلاصه ماشینی:
در نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران و از همان ابتداي انقلاب اسلامي، بر اساس باورمندي نسبت به نظام تربيتي اسلام ، تربيت ديني، هم به معناي چتري فراگير که همه ساحت هاي تربيت را تحت تأثير قرار ميدهد و هم به معناي ساحتي ويژه از تربيت که مشخصا تربيت از بعد اعتقادي ، عبادي و اخلاقي انسان را در دستور کار قرار ميدهد، مورد توجه سياست گذاران و برنامه ريزان نظام آموزشي بوده و بر اولويت آن نيز تاکيد شده است (صادق زاده و همکاران ، ۱۳۹۰، ص ۱۸۴-۱۸۵).
مطالعه تحقيقات پيشين نشان ميدهد که صاحب نظران حوزه تعليم و تربيت ديني، در راستاي تعالي ارزش هاي ديني همواره به دنبال اين مسأله بوده اند که چرا آموزش هاي ديني به تربيت و عملکرد ديني منتهي نميشود؟ و اساسا مؤثرترين روش تربيت ديني چيس ؟ لذا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گويي به اين سوال است که آيا روش هاي تدريس فعال در تربيت ديني دانش آموزان تاثيرگذار هستند؟ ٢.
در زمينه بحث تأثير و ارتباط روش هاي تدريس و تربيت ديني ميتوان به برخي پژوهش ها اشاره کرد، از جمله : گنجي (۱۳۸۳)، فلاح (۱۳۸۸)، مؤمن نژاد (۱۳۹۲)، غلامي و همکاران (۲۰۱۱)، چيدي ١ (۲۰۱۳)، اماميريزي و همکاران (۲۰۱۳)، سيتوما٢ (۲۰۱۶)، اميديان و همکاران (۱۳۹۶)، باشنده و صوفي (۱۳۹۷)، قادري و همکاران (۱۳۹۸)، زارع بيدکي و رجبي (۱۳۹۹).
پژوهش حاضر نيز در همين راستا به بررسي نقش روش هاي تدريس فعال در تحقق پذيري تربيت ديني دانش آموزان پرداخته است تا چنانچه لازم شود، برنامه کنوني تربيت ديني، مورد بازنگري و تحول قرار گيرد، و نهايتا اهداف نظام آموزشي مربوطه در تربيت نسلي ديندار پياده گردد.