چکیده:
تأثیر معراج پیامبر بر ادب فارسی و متون عرفانی بسیار است.معراج پیامبر در عرفان و تصوف اسلامی،دست مایهی بعضی از عرفا و صوفیان بزرگ گردیده و آنان نیز سفرهای معراجگونه و صعود به عواملی دیگر داشتهاند.برخی محققان،معتقد به وجود سفرهای روحانی به عوالم دیگر،در پارهای از آثار پیش از اسلام هستند.از جمله سفر روحانی زردتشت و معراج ارداویراف.برخی از طوایف و قبایل دیگر نیز(از جمله طوایف سیبری)قائل به عروج بزرگان خود(شمن)به آسمان هستند.«دانته»نیز در«کمدی الهی»به شرح سفر روحانی خود به دوزخ و بهشت و برزخ میپردازد.برخی از عارفان مسلمان که به سیر روحانی نائل شدهاند،عبارتند از: زید بن حارثه،بایزید بسطامی..صوفیان سیر و سلوک روحانی انسان را در آثار خود در قالب قصه و تمثیل و با رمز و کنایه بیان کردهاند از جمله:حکایات عرفانی ابن سینا و رسائل سهروردی...
خلاصه ماشینی:
"هردمی او را یکی معراج خاص برسر تاجش نهد صد تاج خاص صورتش برخاک و جان بر لامکان لا مکانی فوق و هم سالکان3 سیر معنوی و اصلان به حق به سیر روح و فرشتگان تشبیه میشود: باش تا روزی که محمولان اسب تازان بگذرند از نه طبق تعرج الروح الیه و الملک من عروج الروح یهتز الفلک4 مردان حق-اگرچه در بین مردم و در عالم مادی زندگی میکنند-سیر روحانی آنها،ورای این عالم است.
در صف معراجیان گر بایستی چون برافت برکشاند نیستی نه چو معراج زمینی تا قمر بلکه چون معراج کلکی تا شکر نه چو معراج بخاری تا سما بل چو معراج جنینی تا نهی خوش براق گشت خنگ نیستی سوی هستی آردت گر نیستی61 آن نکوتر که اندر این معراج دست برسر کنی نیایی تاج71 با چنین هفت آسمان شدن دشوار81 مولوی در بیان ماجرای هاروت و ماروت معتقد است وقتی امتحان الهی ملائکه را اینگونه مست میکند پس معراج حقیقی چه نشاطی به عارف خواهد بخشید؟ مست بودند از تماشای اله و از عجایبهای استدراج شاه این چنین مستی است ز استدراج حق تا چه مستیها کند معراج حق91 در مقایسهی انسان کامل آمادهی عروج با کسی که وابستهی تعلقات است،مولوی میگوید: خاصه شهبازی که او عرشی بود با یکی جغدی که او فرشی بود آن یکی خورشید علیین بود و این دگر خفاش کز سجین بود آن یکی پران شده در لامکان و این یکی در کاهدان همچون سگان02 پی نوشتها (1)-عرفان عارفان مسلمان،ص 911."