چکیده:
هدف پژوهش حاضر، روششناسی بیان تاریخ پیامبران و حاکمان در قرآن است. خداوند از روشهای محتوایی و شکلی فراوانی برای بیان اهداف و اغراض خود در قرآن استفاده کرده که در تحقیق پیشرو روشهای محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، با نگاه به روشهای مفهومی خود قرآن، نه روشهای أخذ شده از دانشهای دیگر و با روش توصیفی- تحلیلی آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که روشهای محتوایی بهکار رفته در قرآن برای بیان سرگذشت پیشینیان بهویژه پیامبران و حاکمان، با دیگر علوم بهخصوص تاریخ بسیار متفاوت است. ریشههای این تفاوت و تضاد در روشها را میتوان در تضاد در اهداف و اغراض قرآن با کتابهای دیگر دنبال کرد. دو هدف قرآن از نقل تاریخ عبرتگیری و هدایت است اما در مقابل، هدف عمده تاریخنگاران، سرگرمی و رضایت حاکمان بوده است. در این رهگذر خداوند در قرآن به تناسب اهداف خود حداقل سه روشِ محوریتبخشی به پیامبران و گزینش قطعات مهم سرگذشت حجّتهای الهی در بیان تاریخ، بیان مواجهه پیامبران با مخاطبان و پرداختن به خدمات پیامبران و نپرداختن به اقدامات حاکمان، را به عنوان اصلیترین روشهای مفهومی قرآن در بیان تاریخ پیامبران و حاکمان به کار برده است.
The purpose of the present study is methodology of narrating the history of prophets and monarchs in the Qur'an. God has applied many conceptual and formal methods to state His aims and intentions in the Qur'an. The present research has focused on the conceptual methods and in this regard, by considering them in the Qur'an, 9 methods derived from other branches of knowledge were reviewed using descriptive analysis of the verses of the Noble Qur'an. The results of the study indicate that the conceptual methods applied in the Qur'an for the narration of the history of the ancestors, especially prophets and monarchs, is different from other branches of science, especially history. The origin of this difference in methods can be traced back to the contradictions between the aims and intentions of the Qur'an and other books. Two main objectives of the Qur'an from the narration of history is for the sake of edification and guidance whereas the major purpose of other historians is the entertainment and satisfaction of monarchs. In this regard, God in line with His aims in the Qur'an, has applied at least 3 basic methods including centralization of prophets and choosing some significant sections of their divine evidences in narrating history, stating prophets' approach to the audience, and dealing with prophets' services not the measures of monarchs.
خلاصه ماشینی:
کتب تاريخ نويسان و سيره نويسان مسلمان را با توجه به اين روش به دو نوع ميتوان تقسيم کرد: اول ، کتبي مثل «السيره النبويه » تأليف عبدالملک بن هشام معافري مصري که به سيره ابن هشام مشهور است ، اين کتاب در اصل سيره ابن اسحاق بوده که ابن هشام آن را تهذيب و تلخيص کرده است (معافري مصري، ۱۴۳۰ق ، ص ۳۲) و «السيره الحلبيه » نوشته ابوالفرج حلبي شافعي (حلبي شافعي، ۱۴۲۷ق ، ص ۵۲) و «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدي (واقدي، ۱۴۰۹ق ، ص ۴۳) و «مقتل الحسين عليه السلام » نوشته لوط بن يحيي بن مخنف مشهور به ابو مخنف (مخنف ، ۱۳۸۰، ص ۴۰) ازجمله کتبي هستند که در بيشتر نوشته خود پيامبر(ص ) و حجت هاي الهي را محور حوادث قرار داده اند و تاريخ را بازگو کرده اند.
دوم ، کتبي مثل «تاريخ يعقوبي» تأليف احمد بن ابي يعقوب (ابن ابي يعقوب ، ۱۳۷۱)، «تاريخ الرسل و الملوک» معروف به تاريخ طبري به قلم محمد بن جرير طبري از جمله کتبي هستند که در کنار اين روش ، روش محور قرار دادن سلاطين و حکومت ها را هم در کتب خود داشته اند (طبري، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۵۸۶-۷۸۳).
اين روش قرآن در بيان تاريخ ، يک ويژگي خاص دارد مبني بر اينکه همه ي جزئيات زندگي و وقايع پيش آمده براي حجت هاي الهي را به تمامه ذکر نميکند، بلکه در بيشتر مواقع قطعات مهم و تأثيرگذار را گزينش ميکند.