چکیده:
پژوهش حاضر به تاثیر نقش میانجی گری گرایش کارآفرینانه در رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی در شرکت پتروشیمی دماوند می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از حیث روش، علّی؛ از لحاظ روش جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی دماوند می باشد. بر طبق فرمول کوکران تعداد جامعه آماری محدود (546 نفر)، 226 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که تعداد 210 پرسشنامه قابل تحلیل جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های گرایش کارآفرینانه حسینی نیا و همکاران (1396)، پرسشنامه مدیریت استراتژیک منابع انسانی چانگ و هوانگ (2005) و پرسشنامه عملکرد سازمانی تانجن (2004) استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی دارای تاثیر مثبت و معنادار برابر با 71/0 است و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش کارآفرینانه دارای تاثیر مثبت و معنادار برابر با 47/0 می باشد. از طرفی دیگر، مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد سازمانی نیز تاثیر مثبت و معنادار برابر با 63/0 می گذارد. در نهایت جهت سنجش تاثیر غیرمستقیم مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از آزمون سوبل استفاده شد که نتایج نشان داد این تاثیر معنادار و برابر با 333/0 است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که گرایش کارآفرینانه نقش معناداری را به عنوان میانجی در رابطه بین مدیریت استراتژیک و عملکرد سازمانی می تواند داشته باشد. بر اساس یافته های تحقیق، مدیران و تصمیم گیران سازمان می توانند در فرآیند اقدامات مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش کارآفرینانه تمرکز نماید و از این طریق عملکرد سازمانی و افراد را ارتقاء دهند.