چکیده:
امروزه توافق گسترده ای در میان محققان و سیاستگذاران وجود دارد که سرمایه گذاری در آموزش نیروهای انسانی شاغل در شهرداری دارای منافع زیادی است. افراد با تحصیلات بهتر دارای احتمال اشتغال بالاتری در شهرداری هستند و کمتر در معرض خطر بیکاری قرار می گیرند. آموزش موثر به رشد اقتصادی، همبستگی اجتماعی و کاهش جرائم کمک می کند؛ با این حال منافع حاصل از آموزش نیروی کار نباید منجر به حمایت سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بوسیله شهرداریها، بدون در نظر گرفتن نگرانی در مورد کیفیت آموزش باشد و حتی اگر سرمایه گذاری در مقوله سرمایه انسانی شاغل در شهرداری در قالب آموزش صورت پذیرد، دسترسی بیشتر به امکانات آموزشی و سیاست های یادگیری مادام العمر به شکل سرمایه گذاری امیدوار کننده ای میبایست تخصیص پیدا کند. با نگاهی گذرا به وضعیت و عملکرد دانش آموختگان سطوح مختلف آموزشی در شهرداری شیراز و ازریابی میزان رضایتمندی کاری در بخش های مختلف، مشخص است که بیشتر خروجی های نظام آموزشی یا به عبارت دیگر، دانش آموختگان، فاقد توانایی ها و قابلیت های اساسی مورد نیاز شهرداری بوده اند؛ بطوریکه حتی توان بهره گیری از فرصت های شغلی موجود را نیز نداشته اند. تناسب بهتر مهارت نیروی کار و مشاغل شهری در شهرداری، به نرخ بیکاری پایینتر آنها، بهره وری بالاتر شهرداری و همچنین رقابت پذیری بیشتر منجر می شود. بررسی این موضوع در شهرداری شیراز به عنوان یکی از شهرداریهای مهم کلانشهری ایران ضروری بوده و به نیاز به مطالعه بیشتر در این زمینه احساس میشود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف پاسخ دادن به این سوال انجام می پذیرد که ارزیابی مالی منافع حاصل از آموزش نیروی کار سازمانی در شهرداری شیراز تابع چه عواملی است؟ و اهمیت هر عامل به چه مقدار است. برای این مهم تلاش شده است که به شناخت و رتبه بندی عوامل ارزیابی منافع حاصل از آموزش نیروی کار سازمانی در شهرداری شیراز پرداخته شود و سپس به کمک مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) توسط مدلهای Expert Choice و SPSS نتایج استخراج و مورد تحلیل قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
براي اين مهم تلاش شده است که به شناخت و رتبه بندي عوامل ارزيابي منافع حاصل از آموزش نيروي کار سازماني در شهرداري شيراز پرداخته شود و سپس به کمک مدل تحليل سلسله مراتبي (AHP) توسط مدل هاي ExpertChoice و SPSS نتايج استخراج و مورد تحليل قرار گيرد.
براي اين مهم تلاش شده است که به شناخت و رتبه بندي عوامل ارزيابي منافع حاصل از آموزش نيروي کار سازماني در شهرداري شيراز پرداخته شود و سپس به کمک مدل تحليل سلسله مراتبي (AHP) توسط مدل هاي ExpertChoice و SPSS نتايج استخراج و مورد تحليل قرار گيرد.
سپس تعداد مشاغل خالي و افراد بيکار به شکل زير تعريف ميشود(عليپور، ١٤٠٠): (رجوع شود به تصویر صفحه) در اين اقتصاد تفاوت در ميزان فرصتهاي شغلي و نرخ اخراج (ترک) موجب افزايش اشتغال نميشود؛ زيرا اصطکاک در فرآيند جستجوي شغل وجود دارد.
داده هاي توصيفي شاخص هاي عدم تطبيق مهارت در اين پژوهش بر اساس داده هاي خام طرح آمارگيري نيروي کار از بهار سال ١٣٩٥ تا زمستان سال ١٤٠٠ در شهرداري شيراز استحصال شده است .
بطور کلي عدم تطبيق براي شهرداري شيراز روندي متغير داشته است و دليل عمده تغييرات ، شکاف بين عرضه و تقاضاي مهارت در سطح ابتدايي مي - باشد؛ بطوريکه ميزان شکاف در آموزش شهرداري در بهار سال ١٣٩٥ با رقم ٩.
دليل پايين بودن شاخص عدم تطبيق نوع اول براي مردان نسبت به زنان ، پايين بودن اختلاف بين نرخ بيکاري در گروه هاي مختلف آموزشي ميباشد؛ براي نمونه ، نرخ بيکاري افراد با آموزش شهري، متوسطه و عالي براي مردان در بهار سال ١٤٠٠ به ترتيب برابر است با ١١.