چکیده:
در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستینبار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کموبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اِعراب نداشت. بدون شک روند حکمرانی مردمپایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بالا و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام میگرفت و در ازمنهای دیگر نیز حکمرانی مردمپایه دوران حضیض خود را میگذرانده است. چنانکه بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، مردمی که به تازگی جای خود را در امور سیاسی کشور باز کرده بودند، با استبداد صغیر مواجه شدند که مجدداً حکمرانی مطلقه را برای آنان به ارمغان آورده بود. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی سعی دارد سیر تحول حکمرانی مردمپایه از دوران مشروطیت، که سرآغاز بحث حکومت مردمی در ایران معاصر به شمار میآید، تا انقلاب اسلامی سال 1357 که نقطه عطفی در حکمرانی مردمی تلقی میشود، را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در این پژوهش اساس حکمرانی و عملکرد حکومتها و دولتها اعم از مردمی و غیرمردمی(خودکامه) در این بازه زمانی موردتوجه قرار گرفته تا بدین طریق پیشینه و تحولات اساسی حکمرانی مردمپایه در ایران تبیین گردد.
During the Constitutional Revolution and after its victory, for the first time in contemporary Iran, the participation of the people in governance and the position of the nation in government and law was discussed, and it was after this period that thinkers and politicians more or less addressed the people in affairs. The country's politics were given a value and status that had not mattered before. Undoubtedly, the process of grassroots governance in Iran has not been uniform and constant and has always been accompanied by ups and downs; In some cases, the role of the people in high political participation and on the other hand, political decisions were made by those in power with regard to the well-being of the nation, and in other respects, the rule of the people has passed its base period. As after the victory of the Constitutional Revolution, the people who had just opened their place in the political affairs of the country faced a minor tyranny that had brought them back to absolute rule. The present article tries to describe the evolution of grassroots governance from the constitutional period, which is the beginning of popular government in contemporary Iran, to the Islamic Revolution in 1979, which is considered a turning point in popular governance, by descriptive-analytical search and relying on library and documentary sources, To study and examine. In this study, the principles of governance and the performance of governments and governments from popular and non-popular (authoritarian) in this period of time have been considered in order to explain the background and fundamental developments of grassroots governance in Iran.
خلاصه ماشینی:
سیر تحول حکمرانی مردمپایه در ایران از مشروطه تا انقلاب اسلمی آرش نصیری زرقانی 1* محمد سلگی ٢ چکیده در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستینبار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کموبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اعراب نداشت .
بدون شک روند حکمرانی مردم پایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بال و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام میگرفت و در ازمنهای دیگر نیز حکمرانی مردمپایه دوران حضیض خود را میگذرانده است.
فشارهای سیاسی از یک سو، و عدم توجه به شعائر و ارزشهای دینی و مذهبی جامعه و نیز گسترش روند مدرنیزاسیون کشور بدون توجه به بسترهای اجتماعی از سوی دیگر موجب شد که مردم ایران به رهبری امام خمینی اعتراضات دامنهدار و مبارزات سازماندهی شدهای تا پیروزی نهایی، که انقلاب اسلمی سال ١٣٥٧ بود، را به انجام برسانند.