چکیده:
کرامات صوفیه از جمله موضوعاتی است که جای بحث بسیار دارد و طبعا اولین قدم در این راه، تقسیم بندی این کرامات است. در این مقاله، دو تقسیم بندی قدیم از این کرامات، معرفی و تلخیص شده اند؛ اولین تقسیم بندی از سبکی، حالتی عینی و دارای مصداق است، ولی تقسیم بندی دوم،از ابن عربی، اصولا ذهنی است.
خلاصه ماشینی:
مقصود باتوجه به حکایت نقل شده از ابو العباس شاطر(طبقات الشافعیه(1324):ج 6،ص 87؛طبقا تالکبری،ج 3،صص 13-12؛جامع کرامات،ج 1، ص 287)آنست که وی حاجتهای حاجتمندان را از آنان میخرید و میگفت:در فلان زمان،اجابت خواهد شد و این اتفاق میافتاد؛17-توانایی خوردن غذای زیاد؛ 18-محفوظ بودن از خوردن حرام؛مانند حارث محاسبی که هرگاه با غذای حرام روبرو میشد،یکی از رگهای او میجنبید و متوجّه میشد و شیخ ابو العباس المرسی که میگفت:اگر حارث را یک رگ میجنبید،مرا هفتاد رگ میجنبد؛ 19-دیدن مکانهای دور باوجود حجابها و موانع،مانند دیدن کعبه از بغداد؛ 20-هیبت؛تاجاییکه که بعضی با دیدن آنان میمردند یا عاجز میشدند یا اسرار درون خود را اعتراف میکردند؛21-محفوظ داشتن خدا آنان را از قصد سوء و تبدیل آن به قصد نیک؛22-تغییر و تبدیل به صورتهای مختلف(التّطوّر باطوار مختلفه)؛سبکی آن را از قول صوفیّه به عالم مثل مربوط میکند که کثیفتر از عالم ارواح و لطیفتر از عالم اجسام است(گویا به این معنی که این صورتهای جدید از جسن عالم مثال است)مانند حکایت قصیب البان موصلی که از ابدال بود و به ترک نماز،متّهم شد،پس،خود را بر مدّعی درچند چهره و صورت مختلف،نمود و گفت:در کدامیک از این صورتها دیدی که من نماز نمیخوانم؟؛23-آگاهی داشتن از ذخائر زمنی؛24-توانایی بر تألیف و تصنیف آثار فراوان در مدّتی کوتاه؛بهطوری که اگر حساب کنیم،حتّی برای رونویسی نیز عمر آنان کافی نبوده چه برسد به تصنیف؛سبکی اینرا نوعی از نشر الزّمان(کرامت دهم)میداند و شافعی و نووی و پدر خودش را مثال میزند که باوجود تدریس و عبادت و ختم قرآن در یک روز و ذکر و فرک و بیماری و امثال آن به تصنیف این هه کتاب،توفیق یافتند؛25-تأثیر نکردن سمها و دیگر چیزهای کشنده بر آنها.